روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

جلوگیری از حضور جانبازان ویلچری برای حضور در مراسم ارتحال امام


جلوگیری از حضور جانبازان ویلچری برای حضور در مراسم ارتحال امام (ره)


مسئولان با این گونه رفتارها نشان می‌دهند که دیگر نسبت به حضور جانبازان در جامعه احساس نیاز نمی‌کنند.


به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، به دلیل تقارن برگزاری نماز جمعه به امامت رهبر معظم انقلاب(ره) با بیست و یکمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره)، مسئولان برگزاری سالگرد تصمیم گرفته‌اند به علت آنچه که رعایت حال جانبازان ویلچری نامیده‌اند از حضور جانبازان در این مراسم پرشکوه جلوگیری کنند.

حسین اسرافیلی جانباز 70 درصد با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» تماس گرفت و از مسئولان ستاد ارتحال امام (ره) که سال‌هاست برای برگزاری باشکوه مراسم بزرگداشت عروج ملکوتی آن بزرگ مرد تاریخ تلاش می‌کنند، تشکر کرد اما گله‌ای هم داشت که جای بسی تأمل دارد.
اسرافیلی بیان داشت: من دبیر گروه مجمع جانبازان نخاعی و دبیر شورای عالی جانبازان هستم؛ همیشه روال بر این بوده است که برای حضور جانبازان قطع نخاع در مراسم‌های مذهبی و ملی بنده به عنوان دبیر تشکل جانبازان، پیگیری دریافت کارت تردد خودرو شخصی آنها را بر عهده داشتم چون وسیله نقلیه مناسبی وجود ندارد که برای حضور در مراسم‌ها از آن استفاده کنند.
اسرافیلی اظهار داشت: حدود 440 جانباز قطع نخاع در تهران زندگی می‌کنند و بنده با این حساب که همه جانبازان قطع نخاع در مراسم حضور نمی‌یابند، درخواست 100 کارت را با مسئولان مربوطه مطرح کردم اما از دیروز که پیگیر دریافت کارت تردد شده‌ام، جز پاسخ منفی سخنی نشنیده‌ام.
وی در ادامه به بیان روند پیگیری کارت تردد خودرو جانبازان پرداخت و افزود: ابتدا با سازمان تبلیغات تماس گرفتم و آنها مرا به ستاد ارتحال امام (ره) یا ستاد نماز جمع ارجاع دادند؛ سپاه انصار هم گفت که این کار برعهده ما نیست و ستاد نمازجمعه هم پاسخ داد «فقط برای نیروهای خودمان کارت تهیه کرده‌ایم و با ستاد ارتحال تماس بگیرید».
وی ادامه داد: در تماس با ستاد ارتحال امام (ره)، گفته شد «کارت‌های شما به بنیاد شهید و امور ایثارگران سپرده شده است». بنده با معاونت توسعه بنیاد شهید و امور ایثارگران که نماینده بنیاد شهید در ستاد ارتحال امام (ره) است، تماس گرفتم و معاون توسعه بنیاد شهید در پاسخ بنده گفت که «نمی‌توانیم جانبازان ویلچری را پذیرش کنیم» و دلیل آوردند که امکانات بازرسی ویلچر این جانبازان را نداریم.
اسرافیلی بیان داشت: بنده دوباره با ستاد ارتحال امام (ره) تماس گرفتم و گفتم «امروز بعد از 30 سال فهمیدم که ما نباید زنده‌ می‌ماندیم» و بعد با آقای «یزدان پناه» تماس گرفتم و گفتم که «من می‌خواهم در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) شرکت کنم و این را وظیفه خودم می‌دانم و جانبازان هم از من کارت‌های ترددشان را پیگیری می‌کنند» که او پاسخ داد «به ما اعلام کرده‌‌اند جانبازان ویلچری اذیت می‌شوند» بنده خندیدم و گفتم «عجب بعد از 30 سال به فکر ما افتاده‌اند که جانبازان ویلچری اذیت می‌شویم!»
وی با بیان اینکه این نوع برخوردها برای نخستین باری نیست که اتفاق می‌افتد و سابقه داشته است، اضافه کرد: برنامه حضور جانبازان روبروی سازمان ملل، ساماندهی راهپیمایی هتک حرمت به حضرت عکس حضرت امام (ره) و راهپیمایی 9 دی که 70 نفر از جانبازان کفن‌‌پوش در این مراسم حضور داشتند، همه با تلاش و پیگیری مجمع جانبازان نخاعی و شورای عالی جانبازان بوده که انعکاس خبری خوبی نداشته است و در همین زمینه، نامه‌ای به آقای ضرغامی رئیس صدا وسیما نوشتیم که البته پاسخی نگرفتیم؟
این جانباز 70 درصد با بیان اینکه به نظر می‌رسد اراده‌ای در کار است که جانبازان از جامعه حذف شوند و به گوشه خانه‌ها و آسایشگاه‌ها بروند، گفت: علی‌رغم این رفتارها ما بارها نشان داده‌ایم و نشان خواهیم داد که هنوز زنده‌ایم و تا زنده‌ایم، رزمنده‌ایم.
اسرافیلی بیان داشت: در پیگیری‌های بعدی مدیرکل توسعه بنیاد شهید و امور ایثارگران اعلام کرد که از 500 کارتی که سهمیه بنیاد شهید بوده است، 250 کارت به شهر تهران، 150 تا به شهرستان‌های استان تهران و 100 تا هم به شهر کرج داده‌ایم و وقتی با مدیرکل پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان تهران تماس گرفتم، گفت «این 250 کارت را میان 17 ـ 18منطقه تهران تقسیم کرده‌ایم که به والدین دارای 2 شهید به بالا اختصاص داده شده است».
وی ادامه داد: این در حالی است که برای حل مشکل کهولت سن خانواده شهدا راه‌های زیادی وجود دارد اما جانبازان ویلچری پایی برای رفت و آمد ندارند لذا باید با خودروهای شخصی خود تردد کنند و نیاز به کارتی دارند که راهنمایی و رانندگی جلوی ماشینشان را نگیرد.
اسرافیلی گفت: مدیرکل پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان تهران وقتی اصرار مرا دید، گفت «به ما گفته‌اند به خانواده شهدا، ایثارگران و آزادگان کارت بدهید اما به جانبازان ویلچری نه!»
این جانباز 70 درصد اظهار داشت: مسئولان کشور ما بعد از 30 سال که نتوانسته‌اند امکانات مورد نیاز جانبازان ویلچری را فراهم کنند و نسبت به این مسئله تاکنون بی‌تفاوت بوده‌اند، بهترین راه را پاک کردن صورت‌ مسئله می‌دانند و جانبازان ویلچری را از حضور در مراسم بزرگداشت مقتدا و تجدید دیدار و بیعت با رهبرشان محروم می‌کنند.
اسرافیلی اضافه کرد: چرا بعد از 30 سال هنوز در کشور ما دستگاهی برای بازرسی و حفظ مسائل امنیتی جانبازان ویلچری تهیه نشده است. حتی در دیدارهایی که جانبازان ویلچری با مقام معظم رهبری دارند هم این مشکلات وجود دارد و آنها به نحوی اذیت می‌شوند اما جانبازان برای اینکه به عشق دیدن «آقا» آمده‌اند چیزی نمی‌گویند و همه سختی‌ها را تحمل می‌کنند.
وی با بیان این که جانبازان قطع نخاع با این نوع مشکلات در فرودگاه‌ها هم دست به گریبانند، افزود: ماه پیش در فرودگاه رشت مأمور حراست فرودگاه به من گفت که «از روی ویلچرتان بلند شوید و روی صندلی بنشینید تا ویلچرتان را توی دستگاه بگذاریم!»
دبیر شورای عالی جانبازان اظهار داشت: سال‌هاست که دستگاهی برای بازرسی ویلچر جانبازان در دنیا تولید شده است اما نمی‌دانم چرا جانبازان ایرانی از آن محروم هستند و همواره باید از این ماجرا رنج ببرند و شأن‌شان نادیده گرفته شود اما همه بدانند که ما با همه این بی‌توجهی‌ها، در صحنه هستیم و خواهیم بود و حضور در این مراسم را به عنوان یک سرباز ولایت، وظیفه خود می‌دانیم.
این جانباز 70 درصد گفت: حضور جانبازان در میان مردم موجب می‌شود تا جوانان فراموش نکنند که روزی در این کشور جنگی اتفاق افتاده و این آرامش به راحتی به دست نیامده است اما متأسفانه مسئولان با این گونه رفتارها نشان می‌دهند که دیگر نسبت به حضور جانبازان در جامعه احساس نیاز نمی‌کنند.


نامه اعتراض آمیزانجمن جانبازان نخاعی به ستاد سالگرد امام(ره)

انجمن جانبازان نخاعی در نامه ای به دبیر ستاد برگزاری سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)خواستار اصلاح تصمیم این ستاد مبنی برممانعت از حضور جانبازان ویلچری در مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی شد.

در پی اقدام عجیب ستاد برگزاری سالگرد ارتحال امام درحذف و نادیده گرفتن جانبازان 70درصد ویلچری در برنامه ریزی های این ستاد ، انجمن جانبازان نخاعی با ارسال این بیانیه به فاش نیوز خواستار انتشار آن شد که متن کامل آن به این شرح است:

بسمه تعالی

جناب آقای انصاری دبیر محترم ستاد برگزاری سالگرد ارتحال حضرت امام (ره)

سلام علیکم.

احتراما"به استحضار می رساندکه علی رغم ارادت قلبی و علاقه وافر ایثارگران وجانبازان به آن یار سفرکرده وپیر و مراد خویش متاسفانه بنا بر اظهار نظر مسئولین اجرایی ستاد ،امسال از ارائه کارت ورود به مراسم برای جانبازان 70درصد ویلچری امتناع به عمل آمده است.

بدیهی است که این تصمیم نابجا جز به حذف این نماد های ایثار وشهادت و پایداری ملت ایران و مدافعان ولایت از عرصه های اجتماعی و دفاع از آرمان های جاوید خمینی کبیر (ره)نخواهد انجامید.

لذا مستدعی است قبل از فوت وقت نسبت به تأمین کارت و امکانات مورد نیاز عنایت نموده و دستورات لازم را مبذول فرمایید.

حسین اسرافیلی دبیر شورای عالی امور جانبازان

حسن ابو طالبی مدیر انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان


حضورجانبازان ویلچری درمراسم سالگردامام ممنوع شد!

فاش نیوز - مسئولان برگزاری مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) حضورجانبازان ویلچری راازبرنامه این مراسم حذف کردند!!

براساس اخباررسیده به فاش نیوز مسئولان برگزاری بیست ویکمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره)- که بعلت تقارن بابرگزاری نمازجمعه به امامت رهبرمعظم انقلاب قطعا به یکی از "حماسه های کم نظیرحضور"مبدل خواهدشد - تصمیم گرفته اندبه علت آنچه که "رعایت حال جانبازان ویلچری" نامیده اند ازحضورجانبازان دراین مراسم پرشکوه جلوگیری کنند.

این تصمیم نابجا درحالی اتخاذ شده است که وظیفه اصلی وابتدایی مسئولان برگزاری هرمراسمی ایجاد امکانات وتسهیلات لازم برای شرکت کنندگان درآن مراسم است ونباید به بهانه های ظاهرا موجهی ازقبیل رعایت حال جانبازان ازحضور این عزیزان که همواره بر شکوه برنامه ها واجتماعات بزرگ ملی افزوده است جلوگیری نمود.

گزارش خبرنگارفاش نیوز حاکی است گروه پیگیری جانبازان نخاعی درحال مذاکره ورایزنی با مسئولان مربوطه برای تجدیدنظر دراین تصمیم غیرقابل توجیه می باشد.

فاش نیوز تاکید می کند حذف جانبازان ویلچری - که نماد ونماینده عظمت واقتدار وحماسه آفرینی ملت رشید ایران بشمار می آیند - ازمراسم معظم و پرشکوهی مانند سالگرد امام(ره)به هرعلت وعنوانی که باشد درخوش بینانه ترین حالت  بی کفایتی وناتوانی دست اندرکاران تلقی می شود ولازم است به سرعت درآن تجدیدنظرکنند


اهانت به جانبازان و معلولین در سفرهای هوایی

اهانت به جانبازان و معلولین در سفرهای هوایی تا به کی؟


معمولا در تمام دنیا سفرهای با هواپیما - مخصوصا در سفرهای مسافت دور- مناسب ترین و بهترین وسیله برای مسافرت معلولین محسوب می شود. به توجه به امکانات و خدمات مناسب و کاملا استانداردی  که برای جابجایی و سوار شدن معلولین به هواپیما ارائه میشود و بویژه عزت و احترامی که برای این افراد قائلند  سفرهای هوایی را به راحت ترین وسیله حمل و نقل معلولین تبدیل کرده است.


اما در داخل کشورمان این موضوع برعکس است. چیزی که تحت عنوان خدمات ویژه نام گذاری شده نه خدمات است و نه ویژه

نه وسیله و تجهیزات استانداردی وجود دارد و نه نیروهای خدماتی آموزش درستی دیده اند و دریغ از یک رفتار محبت آمیز!!!!!

بارها و بارها معلولین و جانبازان عزیز ما در سفر با هواپیما دچار زحمت و ناراحتی شده اند یا اصلا خدمات ویژه ای در کار نبوده و یا نوع ارائه خدمات به گونه ای بوده که موجبات وهن و اهانت به جانباز و معلول شده است.


بارها و بارها در این باره گفته ایم و شنیده ایم بارها و بارها معلولین و جانبازان به این نوع سوء رفتارها اعتراض کرده اند


ولی آه گرم این عزیزان در گوش سنگین و قلب آهنین مسئولین هواپیمایی هیچ اثری نگذاشته است.

 آخرین نمونه آن رفتاری است که با دوست جانباز نخاعی ما آقای شایسته  صورت گرفته

ایشان 45 دقیقه در هواپیما معطل بودند تا خدمات ویژه لطفا کنند بیایند ایشان را از هواپیما تخلیه کنند.           در این رابطه خبرهای ذیل را بخوانید


- 45 دقیقه انتظار جانباز قطع نخاع برای خروج از هواپیما !

- سرگردانی یک جانباز ویلچری در "آسمان "

- رفتند همراهان وتنها مانده ام من!

نمونه دیگر برای خودم پیش آمد مدتی پیش نزدیک به یک ساعت در هواپیما معطل و سرگردان بودم در حالیکه مهماندارها هم رفته بودند و نظافت چی ها هم کارشان به پایان رسیده بود ولی از خدمات ویژه خبری نبود.

آخرالامر همین کارگرهای نظافتی چی دلشان به حالم سوخت از پله هواپیما مرا پایین آوردند و سوار اتوبوس کردند تا به ترمینال برسم


وقتی که به مسئولین مربوطه اعتراض کردم با خونسردی جواب دادند خدمات ویژه فکر کردن دیگر پروازی نیست به منزل رفته اند.


این نمونه هایی بود از بیشمار رفتار ناشایست مسئولین و نیروهای خدماتی هواپیمایی با جانبازان و معلولین عزیز کشورمان

نمی دانم این بی اعتنایی مسئولین صنعت هوایی کشور به نوع رفتارها تا کی ادامه خواهد داشت.

پیشنهاد دو فوریتی برای تسهیل ورود خودروی جانبازان در دولت تصویب

بداغی در گفتگو با فارس:

پیشنهاد دو فوریتی برای تسهیل ورود خودروی جانبازان در دولت تصویب می‌شود


خبرگزاری فارس: معاون حقوقی رئیس‌جمهور گفت: طی روزهای آینده پیشنهادی دو فوریتی برای حل مشکل واردات خودروی جانبازان در دولت تصویب می‌شود.


فاطمه بداغی معاون حقوقی رئیس‌جمهور در گفتگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری فارس با اشاره به ایراد هیئت تطبیق مصوبات دولت با قوانین به یکی از مصوبات دولت برای معافیت گمرکی ورود خودروهای جانبازان گفت: با توجه به این ایراد مجلس، مصوبه فوق ملغی‌ شده بود که بر همین اساس تعدادی از خودروهای وارداتی این عزیزان در گمرک به مشکل برخورده و برخی دیگر نیز که در حال تهیه مقدمات بودند، نتوانستند این کار را انجام دهند.

وی با اعلام رفع مشکل حقوقی مصوبه فوق اظهار داشت: با اصلاح این مشکل قانونی، پیشنهادی دو فوریتی توسط معاونت حقوقی ریاست جمهوری تهیه شده و انشاء الله طی روزهای آینده در هیئت دولت به تصویب می‌رسد تا مشکل جانبازان در این بخش، هرچه سریعتر حل شود.


تبلیغ خدمات رسانی به ایثارگران به جای تکریم


خبرگزاری مهر - گروه دفاع مقدس: متأسفانه با پایان جنگ تحمیلی به دلیل حاکمیت روح ایثارگری در جامعه متولیان فرهنگی و اجتماعی از تدوین برنامه ای برای حفظ فرهنگ دفاع مقدس غفلت کرده و آن را به تدوین قوانین خدمات رسانی به ایثارگران خلاصه کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، در کنار این مسئله با گذشت زمان، برگزاری یادواره، همایش و کنگره در بزرگداشت مقام شهدا جایگزین اجرای برنامه کلی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شد به گونه ای که در سالهای اخیر شاهد بیشترین آمار برگزاری کنگره و یادواره و... هستیم و این در حالی است که  روح و نفس فرهنگ دفاع مقدس تنها با برگزاری این یادواره ها منتقل نخواهد شد.

برگزاری یادواره، همایش، کنگره و... برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت زمانی مؤثر خواهد بود که رفتار مسئولان و مدیران ارشد و میانی نظام فارق از شعارهای تکراری در عرصه عمل گویا باشد. زمانی می توانیم ادعا کنیم که جایگاه واقعی خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران در جامعه تثبیت شده است که جوانان ما شاهد حضور عزتمند آنان در جامعه باشند.

در کنار این مسئله، متأسفانه هشدارهای برخی از صاحبنظران حوزه فرهنگی و تربیتی نسبت به تبعات سوء تبلیغات غیرواقعی خدمات رسانی به قشر ایثارگر و شاهد نیز به گوش بسیاری از مسئولان امر کارگر نشد و امروز به همین دلیل دید جوانان و افراد جامعه نسبت به این قشر خدشه دار شده است، به گونه ای که برخی از افراد ناآگاه جامعه باور نادرستی از وضعیت اجتماعی، آموزشی، رفاهی و... خانواده ایثارگر دارند و این مسئله به مدیریت نامطلوبی که طی این سالها در حوزه فرهنگی- اجتماعی کشور اعمال شده باز می گردد.

 طی این سالها به دلیل نگاه تبلیغی به خدمات رسانی به جامعه ایثارگر و عدم تبیین واقعیت جنگ تحمیلی ایران و لزوم حضور همه جانبه ملت ایران در صحنه نبرد این باور در برخی اذهان نسل جوان کشور ایجاد شده که جانبازان و خانواده شهدا در رفاه کامل به سر می برند در حالیکه همه آنهایی که در آن دوران بودند می دانند که بر ملت ایران چه گذشت.

شاید با مثالی ساده بتوان گوشه ای از واقعیت مطلب را ادا کرد. زمانی که فردی قدم کوچک مالی، معنوی، مشاوره ای، آموزشی و ... برایمان برمی دارد تا آخر عمر خود را سپاسگزار او می دانیم حال زمانی که فرد یا افرادی در اوج جوانی، پیری، میانسالی با تمام مسائلی که هر انسانی می تواند در زندگی داشته باشد در برابر حمله دشمن به خاک و خانه مان از همه زندگی خود دست شسته و برای دفاع به پا می خیزند و تمام سرمایه خود که جان و سلامتی است برای مقابله با دشمن متجاوز بر کف می گیرند و سرانجام با تن و روحی مجروح سرافرازی و پیروزی را به ارمغان می آورند آیا این افراد شایسته هزاران هزار سپاس و تقدیر نیستند؟

بسیاری از این خدمات و تسهیلات آموزشی، بهداشتی و بعضا رفاهی و اجتماعی در اکثر کشورهای دنیا برای قدردانی از بازماندگان جنگ ارائه می شود. این خدمات و تسهیلات حتی در کشورهایی که به عنوان متجاوز شناخته شده اند به بازماندگان جنگی ارائه می شود که در این میان نه تنها بازماندگان جنگ جهانی اول و دوم که نوادگان آنها نیز دریافت کننده برخی از این تسهیلات بوده و یا در جامعه با احترام با آنان برخورد می شود.

بزرگنمایی برخی از این خدمات و تسهیلات معمولی در کشور ما منجر به دید نادرستی از مسائل شده و در کنار این تبلیغات جوانان و افراد جامعه با گزارشات تأسفباری از زندگی رقت بار جانبازان و خانواده شهدا به ویژه جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان روبرو می شوند که این مسئله روحیه دفاع از خاک میهن را در آنان کمرنگ می کند.

در حالی که تجاوز عراق به کشور ایران برای جهانیان ثابت شده و در این راه هزاران شهید و جانباز و آزاده و ایثارگر حماسه آفریدند تبلیغ خدمات جزئی چه مسئله ای را از مسائل کشور حل می کند؟ و این در حالی است که در برخی از کشورها قوانین ارائه این خدمات قدمتی صد ساله و یا بیشتر دارد و همه ما حداقل از جایگاه ارزشمند برخی از همین متجاوزان و به اصطلاح جانباختگان و آسیب دیدگان جنگ اول و دوم جهانی، ویتنام، جنگ اول و دوم خلیج فارس مطالب شگفت آوری شنیده ایم و با مقایسه این شرایط در کشورمان تأسف می خوریم.

علت اینکه برخی از متولیان و مدیران کشور نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت را در بخشنامه و آیین نامه و... جستجو می کنند این است که در میان آنان این مسئله به خوبی تبیین نشده که حفظ جایگاه اجتماعی و فرهنگی جامعه ایثارگر یکی از مهمترین مؤلفه های تضمین امنیت ملی است.

جوانان و نسلی که نه انقلاب و نه جنگ را درک کرده اند از یکسو مشکلات اجتماعی، آموزشی و شغلی خود را می بینند و از سوی دیگر تبلیغات خدمات رسانی غیرواقعی به قشر ایثارگر را می شنوند بدون اینکه واقعیت زندگی این قشر مظلوم را بدانند و بدون اینکه مسائل جنگ برای آنها روشن شده باشد در این زمان دچار یک تناقض می شوند.

جا دارد پیش از اینکه بازماندگان جنگ تحمیلی از جانباز و ایثارگر و والدین شهدا و آزادگان که در میانسالی و پیری به سر می برند یک به یک از کنار ما رخت آخرت بر تن کنند با پاسداشت عملی از آنان- بدون شعار و تبلیغ- تضمینی بر امنیت آینده کشور داشته باشیم.




چرا مناسب سازی در جامعه ما نهادینه نمی شود ۲


چرا مناسب سازی در جامعه ما نهادینه نمی شود ۲


بلکه باید ریشه آن را در عدم فرهنگ سازی جستجو کرد و لازمه فرهنگ سازی اینست که افراد و سازمان های متولی فرهنگ عمومی و متصدیان مناسب سازی جامعه و متولیان امور جانبازان و معلولین از خود شروع کنند ابتدا یک بازسازی و مناسب سازی ذهنی کنند و این اصول را مد نظر خود قرار دهند:


 - جانبازان و معلولین نیز مانند افراد سالم حق برخواردی از همه امکانات جامعه را دارند.


 - مناسب سازی برای همه، هر فردسالمی یک ناتوان و معلول بالقوه است.

 

در این رابطه چند نمونه می آورم


وزارت ارشاد

 

نمونه ساختمان شورای فرهنگ عمومی  و دفتر ایثارگران وزارت ارشاد


شورای فرهنگ عمومی عالی مرجع سیاست گذاری برای فرهنگ عمومی جامعه است و مرکزی است که نمایندگان نهادها و سازمان ها گردهم می آیند تا در جامعه فرهنگ سازی کنند جالب است ساختمانی که این شورای در آن قرار دارد روبروی وزارت ارشاد ساختمانی که پله های متعدد دارد در حالیکه فضای لازم برای زدن شیب یا قراردادن بالا وجود دارد.

از این جالبتر اینکه دفتر ایثارگران وزارت نیز در این ساختمان قرار دارد .وقتی به آنها اعتراض می کنم و این مطلب را گوشزد می کنم درددل مسئول ایثارگران از بی توجهی ها باز می شود.

بگذریم از آنچه که گفت و شنیدم


نمونه شهرداری تهران


شهرداری تهران در سالهای اخیر بخشنامه ها و دستور العمل های زیادی برای مناسب سازی اماکن عمومی صادر کرده است. اما هزاران افسوس همین مقدار کمی هم که علی الظاهر مناسب سازی شده قابل استفاده درست نیست و بیشتر سرهم بندی بنظر می رسد تا اقدام درست و حسابی در رابطه با شهرداری قبلا مطلبی تحت عنوان

آیا بهتر نیست شهرداری از خود شروع کند نوشته ام ببینید


نمونه بنیاد شهید:


از هر که ننالیم از دست این سازمان که متولی امور ماست چگونه بنالیم


در رابطه با نامناسب بودن امکانات و ساختمان ها و حتی خدمات بنیاد شهید سخن بسیار است از آن همه به یک نمونه اشاره می کنم

العاقل یکفی بها الاشاره


اصلی ترین وظیفه بنیاد رسیدگی به امور درمان خانواده شاهد است.

حال اگر خدای نکرده یک روز جانبازی مخصوص جانباز ویلچری نخاعی بیمار شود و مسئولین امداد آمبولانس لطف کنند آمبولانسی برای اعزام به درمان بفرستند. سوار شدن بر آن آمبولانس ها اول مکافات و دردسر برای جانبازان است.

آمبولانس های بلند که جانباز به تنهایی نمی تواند سوار شود و راننده آمبولانس که کمک کردن را وظیفه خود نمی داند. یا کمک نمی کند و یا اگر کمکی هم کند با نابلدی تمام زورچپان جانباز را سوار آمبولانس می کند و جانباز که در حال تحمل درد این روز چپانی است باید به غرولند و شکایت های راننده آمبولانس را هم گوش بدهد.


بنده هر بار که از این آمبولانس ها سوار و پیاده میشوم خدا شکر می کنم الحمدالله این دفعه به خیر گذشت دست و پام هنوز سالمه !!!!!


سخن آخر برای مناسب سازی ابتدا باید مناسب سازی فرهنگی شود و ابتدا این موضوع بعنوان ملکه ذهنی و رفتار متولیان امر درآید تا مناسب سازی محیطی برای همه در جامعه ما تحقق یابد.


به امید آن روز


آقای زریبافان!دراطاق دربسته وبدون تعامل باایثارگران زحماتتان ضای


به بهانه برگزاری کنگره تجلیل از ایثارگران
آقای زریبافان!دراطاق دربسته وبدون تعامل باایثارگران زحماتتان ضایع می شود


البته این عدم حضور درمیان ایثارگران اگر به بهانه پرداختن به کارهای اساسی و برنامه ریزی و حل مشکلات اساسی صورت می گیرد وبه اسم کار بی هو وجنجال انجام می شود نیز باید گفت که متاسفانه تاکنون نشانه ای از کاری اساسی و حل مشکلات هم دیده نشده بلکه مشکلاتی هم مثل مشکل بیمه ودرمان که باعث نگرانی شدید است بوجود آمده.

شعارندادن وکار بی تظاهر کردن با گوشه گیری ودوری از جامعه هدف متفاوت است و چه بسا کسانی این فاصله را پر کنند و باعث اخلال در درک متقابل از سوی دوطرف گردند.لا اقل ایشان اگر هم با کلیت جامعه ایثارگری نمی جوشند به تشکل هایی که سابقه پیگیری مشکلات ایثارگران را دارند وگروه های پیگیری جانبازان بها بدهند واز طریق آنان با مشکلات آشنا گردند.


فاش نیوز - آیا می شود ضعف برنامه ریزی درست در مراسم ششمین کنگره تجلیل از ایثارگران را که به مناسبت حماسه آزاد سازی خرمشهراز سوی بنیاد شهید برگزار گردید مصداقی از ضعف برنامه ریزی در این بنیاد و مشتی نمونه خروار دانست؟

یکشنبه شب مراسم تجلیل از ایثارگران در تالار وحدت برگزار گردید.من هم که یک جانباز قطع نخاعی هستم به این مراسم دعوت شده بودم.

از بدو ورود به محل برگزاری مراسم این احساس به من دست داد که من نوعی را فقط به عنوان سیاهی لشکر و برای پر کردن سالن و فقط دعوت کرده اند! بنیادی ها که بخوبی از اوضاع جسمی جانبازان اطلاع دارند واینکه خیلی از آن ها قادر به طی مسافت زیاد نیستند حتی نکرده بودند محوطه خیابان روبروی تالار وحدت را به پارک خودرو اینطور افراد اختصاص دهند. درحالی که خیلی ها فقط به دلیل زود تر آمدن آن فضا را اشغال کرده بودند.

خوب به هر حال وارد محوطه سالن شدیم.چند جانباز ویلچری هم بودند که ناچار شده بودند در مکانی نامناسب از سالن به هر حال جایی برای خود پیدا کنند.مراسم که از 20/30آغاز شده بود بیشتر به نمایش وسرودخوانی اختصاص یافت بحدی که فرصت به سخنرانی رئیس جمهور هم نرسید وخود رئیس بنیاد هم بیشتر از چند کلمه نتوانست صحبت کنند.در حالی که رئیس جمهور از اولین دقایق در سالن حضورداشت حتی نتوانست دعای مخصوص خود(الهم عجل...)را قرائت کند و به بسم الله و صدق الله! قناعت کرد.چرا که ساعت یک ربع به 12 شب بود.البته این مجری ها هم که وقت حاضران را در اختیار آنان قرار می دهند هر چقدر که دلشان بخواهد آن را تلف می کنند و از شعر و مقاله و قرائت هر چیزی که عشقشان بکشد دریغ نمی ورزند.

به هرحال انتخاب زمان نامناسب هم شاید دلیل دیگری بر ضعف برنامه ریزی در این زمینه باشد.

در میان ایثارگرانی که از آنان تجلیل به عمل آمد هیچ جانباز ویلچری ای نبود.جانبازانی هم که در مراسم حضور داشتند چون به مسئولانی مثل آقای زریبافان دسترسی ندارند وایشان متاسفانه کمتر در میان جانبازان ومخدومان خود حاضر می شودامید داشتند که لا اقل در این مراسم بتوانند با ایشان دیدار کنند ولی متاسفانه اینجا هم فاصله میان ایشان و جانبازان محسوس بود. شاید به همین دلیل یکی از جانبازان با عصایی زیر بغل و ماسکی که از گردنش آویخته بود در خلال بیان بسیار کوتاه رئیس جمهور، از دور با صدای بلند رئیس جمهور را خطاب قرار دادکه : «آقای رئیس جمهور! جانبازان 70 درصد را فراموش کرده‌اید» رئیس جمهور هم پاسخ داد: «چه کسی گفته که جانبازان را فراموش کرده‌ایم» و مرد ادامه داد: «ما را فراموش کرده‌اید؛ نمی‌توانیم شما را ببینیم؛ نمی‌توانیم آقای زریبافان را ببینیم» و رئیس جمهور به شوخی گفت:"زیرآبش را زدید"و سعی کرد با کلماتی مرد را آرام کند و او را مورد لطف قرار داد.

آقای زریبافان متاسفانه این ایراد را دارد که کمتر - مگر در مراسمی اینچنینی و غیر موءثر- در میان ایثارگران ظاهر می شودواین مساله باعث شده فاصله عمیقی میان ایشان وایثارگران ایجاد شود.باید توجه داشت که با اهداء تندیس و جایزه و حرف های شعاری وکلی که در جای خود لازم هم هستند،نمی شود نهادی با این ویژگی های مهم را اداره کرد.

البته این عدم حضور درمیان ایثارگران اگر به بهانه پرداختن به کارهای اساسی و برنامه ریزی و حل مشکلات اساسی صورت می گیرد وبه اسم کار بی هو وجنجال انجام می شود نیز باید گفت که متاسفانه تاکنون نشانه ای از کاری اساسی و حل مشکلات هم دیده نشده بلکه مشکلاتی هم مثل مشکل بیمه ودرمان که باعث نگرانی شدید است بوجود آمده.

شعارندادن وکار بی تظاهر کردن با گوشه گیری ودوری از جامعه هدف متفاوت است و چه بسا کسانی این فاصله را پر کنند و باعث اخلال در درک متقابل از سوی دوطرف گردند.لا اقل ایشان اگر هم با کلیت جامعه ایثارگری نمی جوشند به تشکل هایی که سابقه پیگیری مشکلات ایثارگران را دارند وگروه های پیگیری جانبازان بها بدهند واز طریق آنان با مشکلات آشنا گردند.




خرمشهر نماد مقاومت

خرمشهر نماد مقاومت 

 

نوشته زیر از دوست عزیز ما جانباز برهانی نژاد می باشد با تشکر از ایشان: 

 

روزگاری آن زنگی مست ، به دستور اربابان خویش با ارتشی سازمان دهی شده و مجهز به انواع و اقسام ساز و برگ های نظامی اهدائی شرق و غرب و حمایت مالی شیوخ منطقه با آرزوی فتح سه روزه سرزمین مردمان انقلابی به خاک پاکمان حمله ور شد .

او آمده بود تا بماند . او می خواست سردار قادسیه شود . اودیوانه وار جنایت می کرد و از هیچ ظلم وخباثتی پرهیز نمی کرد و در این بین دنیا چشمانش را به این همه شرارت و رذالتی که بر مردم مظلوم ما روا داشته می شد بسته بود .

جوانان غیور و قهرمان ما ، با لبیک به ندای هل من ناصر مرادشان پیر جماران به خروش آمدند و دلاورانه و بی پروا سد راه خصم شدند ، از جان گذشتگی دلاورمردان رزمنده تمام معادلات را بر هم زدو مقاومت 34 روزه بزرگترین دستاورد این هجوم ناجوانمردانه بود که در آن مقطع ثابت شد که که رویای بیگانگان هرگز تعبیر نخواهد شد ...

امروز سوم خرداد است و یادآور حماسه ای ماندگار،سال 61 هجری شمسی در چنین روزی ، بانگ خوش نوای اذان از مناره های تیروترکش خورده مسجدجامع خرمشهر که درآن ایام بدرستی خونین شهر نامیده می شد ، آسمان را شکافت و رزمندگان فاتح ، به شکرانه فتحی مبین که  نویدش را خدا داده بود پیشانی بر خاک نهادند و سجده شکر بجا آوردند ...

آری خرمشهر پس از 578 روز اسارت به دامان مام میهن برگشت و این پیروزی مایه فخر و  مباهات  ما ایرانیان در تمامی دوران خواهد بود.

فتح و بازپس گیری ، این فرزند زجر کشیده که امروزه روز،  نماد مقاومت ایرانی ها بشمار میرود ، درس هائی بس آموزنده به ما می دهد که به اعتقاد اینجانب چنانچه مورد بررسی قرار گیرد و بکار گرفته شود ، دشمنان را برای همیشه  مایوس و ناکام  و ناامید و سرخورده بر سر عقل خواهد آورد و فکر تعدی به مخیله شان هم خطور نخواهد کرد.

آری ،  مقاومت به ما آموخت تا باستیم و هرگز مرعوب قدرت پوشالی متجاوزان نشویم .

اساس و پایه این نظام مقدس حضور مردمی است که به گفته امام بزرگوار ولی نعمت هستند و تا حمایت آنها محور و پشتوانه ما باشد ، هیچ هراسی از اعمال محدودیت ها و تحریم ها و سختی های ماندن بر سر اصول نخواهیم داشت .

ما آموخته ایم که اگر در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ، عقب بنشینیم این پایان کار نیست و باید قدم به قدم خاکریزها را وا نهیم ولی اگر با توکل به ذات اقدس الهی نهراسیم و اهل معامله با دشمن نباشیم اوست که عقب خواهد نشست و معترف به حق ما خواهد شد ...

سخن بسیار است و مجال قلیل ، اما باید متذکر شد ، دفاع مقدس عرصه تمیز مردان عمل از کسانی بود که تنها مدعی بودند ...

سالهای سال در دعاهایمان نجوا میکردیم که ایکاش در زمان امام حسین(ع) بودیم و افتخار شهادت در رکاب آن بزرگوار نصیب مان می شد اما در بحبوحه جنگ تنها عده ای انتخاب شده فیض چهاد قسمت شان شد و چه بسیار بودند که از این قافله جا ماندند و در این امتحان رفوزه شدند و مبادا روزی فرا برسد که همان مدعیان باز هم پرمدعا ، بچه های جنگ را تاب نیاورده و با اعمال فشارموجبات حذف آنها را فراهم نمایند .

باری ، خدا را سپاسگذاریم که اینک سایه رهبری فرزانه و آگاه ، بر سرمان بوده و همانند پدری دلسوز ، مظلومانه مدافع و حامی  دلسوختگان هشت سال دفاع مقدس می باشند .

جا دارد در پایان گرامی بداریم یاد بزرگ مردان عزیزی که تمام آنچه که امروز داریم مرهون جانفشانی و جانبازی و تحمل مرارت هائی است که کشیده اند و بعضا هنوز در غریبی محض متحمل می شوند ...

سالروز آزادی خرمشهر مبارک باد

 

سالروز آزادی خرمشهر مبارک باد 

 

 

 

شعری از تیمور ترنج تقدیم دوستان 

 

سفر عشق

می‌رفتند
و از کوبش سمضربه‌های اسبانشان
بر سنگپاره‌ها
ستارگان طلوع می‌کردند
می‌رفتند
تا همچون جرقّه‌ای
در خرمنجاهای آرامی ‌بنشینند
و دستان شعله‌ورشان را
آرام آرام
بگشایند
می‌رفتند
در طول راه
زنان
دستمال‌های وداع را
همچون بال‌های رنگین پروانه‌ها
می‌جنباندند
و لبخندزنان
ستارگان روشن اشک را
از آسمان چشمانشان
بر خاک می‌باریدند
در طول راه
کودکان
پیراهن‌های ژنده‌شان را
همچون بیرق‌های پیروزی
بر می‌افراشتند
و بغض نشسته در گلویشان را
به هلهله‌های شادمانه
بدل می‌کردند.
می‌رفتند
و گاه خطر
هنگامی که ستارگان
در ازدحام گلوله‌های آتشین

گم می‌شدند
در زیر چتر گستردة نخلستان
پناه می‌جستند
آن جا که زمین
از زخم خمپاره
دهان به خمیازه گشوده بود
آن جا که لکّه‌های ماسیدة خون
بر ساقة شکستة نخل‌ها
خط نوشته‌ای بود
از نبردی خونریز
آن جا که لبان تشنه
بر قمقمه‌های سوراخ سوراخ
ناله می‌کردند.
می‌رفتند
و زخم‌های تازه
همچون شقایق‌هایی خونین
بر دشت سینه‌هاشان
می‌شکفت.
می‌رفتند
و بهار را
با تن خویش
تا دشت‌های سوخته می‌بردند.

خونین شهر

آسمان ایستاده است
بر ستون‌های بلند دود
و آفتاب
تاریک می‌گسترد.
نعره‌های ناگهانی تانک‌ها
بر استواری دیوارهای سنگ
رسوب می‌کند
و غرّش گلوله‌ها
دروازه‌های تاریک آسمان را
می‌گشایند.
دیگر گلی نمانده است
جز خار بوته‌های آتش
که افراشته‌اند
در سرتاسر شهر
و جوانه‌های زخم
که شکفته‌اند
بر اندام‌های مرگ
بر دوش لحظه‌ها
جنازه‌ها می‌گذرد
و زنی جوان
بغض نهفته‌اش را
آرام می‌بارد:
_ پلک کدام پنجره را
بگشوده‌ام
که چشم انداز تباهی را
پایانی نیست؟
می‌ایستم
در عبور ثانیه‌ها
و آوار عمر را
می‌گریم.