روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

حقوق حالت اشتغال جانبازان

 
دریافت حقوق حالت اشتغال جانبازان هم زمان با حقوق استخدام بلامانع است
 
خبرگزاری حیات
قائم مقام تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: با توجه به نامه قائم مقام و معاون حقوقی و امور مجلس رییس جمهور دریافت حقوق حالت اشتغال توأم با دریافت حقوق از بابت استخدام (رسمی و غیررسمی) توسط جامعه ایثارگری بلامانع است. یوسف مجتهدی در گفت و گو با خبرنگار حیات، افزود: این پاسخ براساس نامه رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران مبنی بر شفاف سازی پرداخت حقوقحالت اشتغال به جانبازان از لحاظ قانونی به قائم مقام و معاون حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری اعلام شده است. وی به رای دیوان عدالت اداری در راستای شکایت برخی از جانبازان اشاره کرد و گفت:براساس این آراء بنیاد شهید و امور ایثارگران ملزم به پرداخت معوقات این جانبازان که در اثر قطع حقوق حالت اشتغال آنان ایجاد شده است می باشد. رییس کمیسیون ماده 16 همچنین تصریح کرد: براساس احکام این کمیسیون جانبازان و آزادگان می توانند دو دریافتی از دولت داشته باشند، یکی حقوق بابت استخدام (رسمی یا غیررسمی) و دیگری حقوقی که منشا آن مربوط به مسئله ایثارگری آنان می شود

دردهای مزمن جانبازان درمان می‌شود

 
پرفسور محسن مهاجر پزشک متخصص مغز و اعصاب ایرانی مقیم آلمان گفت: جانبازانی که دچار دردهای مزمن هستند با استفاده از روش‌های نوین درمان، معالجه می‌شوند.


به گزارش روز سه‌شنبه خبرنگار ایرنا به نقل از روابط عمومی بنیاد شهید، پرفسور "محسن مهاجر" در سومین سفر خود به ایران، درمان دردهای مزمن را شاخه جدیدی از علوم پزشکی معرفی کرد و افزود که این شاخه در بسیاری از کشورها وجود ندارد.

وی گفت: در ایران، همپای کشورهای پیشرفته در علم پزشکی،از روش‌های نوین دارویی،طب سنتی و سوزنی، فیزیوتراپی، اسکیمولار و سایر جراحی‌ها در درمان این نوع دردها،استفاده می‌شود.

این پزشک متخصص مغز واعصاب، علت‌اصلی دردهای مزمن را عصبی دانست و گفت:
گاهی اوقات علت اصلی درد، رابطه مستقیمی با فیزیک بدنی بیمار ندارد بلکه به وضعیت روانی وی بستگی دارد.

وی افزود: درک درد نه تنها برای خانواده بیمار بلکه برای پزشک نیز مشکل است.

مهاجر با بیان اینکه امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته استفاده از داروهای مسکن تزریقی برای بیماران دچار دردهای مزمن منسوخ شده است،گفت:
تغییر نگرش این بیماران در استفاده از قرص به جای تزریق،از اهداف اصلی کلینیک‌های فوق تخصصی درد در ایران است.

وی افزود: جانبازانی که از دردهای مزمن رنج می‌برند و در کلینیک‌های استانی تحت درمان هستند،در صورت درمان نشدن با ارایه مدارک کافی پزشکی و موافقت معاونت بهداشت و درمان بنیاد شهید استان مربوطه به ستاد مرکز معرفی و سپس در کلینیک بیمارستان خاتم‌الانبیاء(ص) برای آنان پرونده تشکیل می‌شود و سال بعد با تعیین وقت قبلی مورد معاینه قرار می‌گیرند.

بر اساس گزارش بنیاد شهید، پرفسور مهاجر در یک هفته گذشته ‪ ۶۰‬بیمار و جانباز را در بیمارستان خاتم‌الانبیاء مورد معاینه قرار داد

 

بنیاد و سیاست معترض تراشی

اعتراضات یکساله اخیر جانبازان به «لایحه جامع خدمات رسانی به ایثارگران» و تجمعات یک ماه اخیر جانبازان در اعتراض به قطع مستمری حالت اشتغال جانبازان در مقابل نهاد ریاست جمهوری و بنیاد شهید و امورایثارگران؛ از این جهت که این عزیران به تضییع حقوق خود اعتراض دارند و حساسیت نشان می دهند بسیار محترم و قابل درک و دفاع است
بنیاد از ابتدای تاسیس متاسفانه به نوعی رفتار کرده است که همواره زمینه‌های این اعتراضات را فراهم آورده است حتی بنظر می رسد برخی از مواقع خود مشوق چنین رفتارهایی است
 
اما سوی دیگر این اقدام؛  متوجه بنیاد است که از ابتدای تاسیس متاسفانه به نوعی رفتار کرده است که همواره زمینه های این اعتراضات را فراهم آورده است حتی بنظر می رسد برخی از مواقع خود مشوق چنین رفتارهایی است.
 
رفتار مجموعه بنیاد در قابل جانبازان به گونه‌ای بوده که از فدایی دیروز - معترضان امروز ساخته است
بجای اینکه این نهاد پشتیبان و یاور جانبازان باشد در بسیاری مواقع خود در برابر آنها موضع می گیرد. و عملا به خواست های معقول و آرام آنان جواب مثبت نمی‌دهد تا آنجا این قشر جانباخته مجبور شود به روش های غیر مسالمت آمیز روی آورد.
 
نمونه اخیر این گونه اقدامات بنیاد را بر اصرار بی‌جهت این نهاد بر اجرای دستور قطع مستمری حالت اشتغال جانبازی جانبازان شاهد هستیم .
 
آیا با این تعریفی که بنیاد از  جانبازی ارائه می دهد جانبازی  شغل مزدوری مترادف دانسته نشده است؟!.
 
 این موضع بنیاد ناشی از یک برداشت ناصواب از ماده قانونی است که هر فرد نمی تواند بیش از یک شغل داشته باشد.
 براساس  این برداشت برداشت؛ بنیاد جانبازی را شغل تلقی کرده و مستمری که بدلیل جراحت جنگی نصیب جانبازان شده است به حقوق و دستمزد تعبیر کرده است.
 
آیا با این تعریفی که بنیاد از  جانبازی ارائه می دهد جانبازی  شغل مزدوری مترادف دانسته نشده است.
 
با توجه به وجود قانون الحاق یک تبصره به قانون استخدام جانبازان اسرا و افراد خانواده‌های شهدا .... مصوب ۷/۱۰/۶۷ مجلس شورای اسلامی که اعلام کرده هر گونه دریافتی جانبازان و... از بابت جانبازی  در ارتباط با خقوق استخدام و اشتغال نمی‌باشد.
 و همچنین چندین مورد از احکام صادره از سوی دیوان عدالت اداری به نفع جانبازان و در محکومیت بنیاد - که بدنبال بی اعتنایی بنیاد به احکام حتی منجر به صدور حکم دستگیری ریاست بنیاد نیز گردیده است.
 
بنیاد بدلیل اصرار بر تصمیم غلط خود چگونه برای ضد انقلاب خوراک تبلیغی بر علیه نطام درست می کند
خوب است مسئولین محترم بنیاد کمی به این فکر کنند که با این اقدام خود چه صدمات روحی روانی به جانبازان وارد می کنند. و چه میزان سوژه های تبلیغی بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی برای اپوزیسیون فراهم آورده‌‌اند.
اصرار بنیاد شهید و امور ایثارگران برای چیست؟
واقعا بنیاد چه هدفی دارد آیا می خواهد بودجه ای که در این رابطه گرفته و در جای دیگر خرج کرده را می‌خواد لاپوشانی کند.
 
راستی مسئولیت به خیابان کشاندن جانبازان و سوء استفاده مطبوعاتی . تبلیغی ضد انقلاب از اعتراضات متوجه بنیاد و شخص رئیس محترم آن نیست؟.
نمونه اخیر این سوء استفاده در سایت روز آنلاین شاهدیم؛ و متاسفانه شاهدیم که بنیاد بدلیل اصرار بر تصمیم غلط خود چگونه برای ضد انقلاب خوراک تبلیغی بر علیه نطام درست می کند
خوب است مسئولین محترم بنیاد کمی به این فکر کنند که با این اقدام خود چه صدمات روحی روانی به جانبازان وارد می کنند. و چه میزان سوژه های تبلیغی بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی برای اپوزیسیون فراهم آورده‌‌اند.
فاعتبروا یا اولی الابصار


بعلت اینکه احتمالا خوانندگان محترم نمی توانند مطلب مورد اشاره در سایت روزآنلاین را ببینند عینا متن گزارش در ذیل می‌آید:

آنان با پاهای مصنوعی از راه رسیدند

تجمع اعتراضی جانبازان جنگ؛ - چهارشنبه 30 خرداد 1386 [2007.06.20]

 

فریبا صراف

امروز در حالی که در گوشه ای از شهر تهران، هنرمندان کشور از قاچاق فیلم می گفتند که در "جاهایی به بن بست" رسیده و خبر از نابودی سینما می داند، در گوشه دیگری از شهرجانبازان جنگ، از نابودی خود خبر می دادند و اینکه: "خط شکنان دیروزیم، فراموش شدگان امروز..."

به نوشته سایت نوروز، در "یکی دو سال اخیر این چندمین تجمع اعتراض آمیز جانبازان در جهت بهبود وضعیت معیشتی و درمانیشان است. جانبازان در سال های اخیر بی سرو صدا ترین قشر این جامعه بوده اند، اما وضعیت پیش آمده برایشان به حدی ناراحت کننده و غیر قابل تحمل شده است که اقدام به این اعتراضات کرده اند".

این جانبازان که هر کدام، نشانی از جنگ با خود حمل می کنند، بر مقوایی بزرگ نوشته اند: "جانبازان دیروزیم، فراموش شدگان امروز..."

کسانی که "باید برای گرفتن اولین نیازهای زندگی شان، سهم دارو و درمان و هزاران مشکل معیشتی‌شان" همه استانهای کشور را بکوبند و تا تهران بیایند. و آن وقت در تهران: "دفعه پیش که رفته بودیم نهاد ریاست جمهوری اینقدر مارو تحقیر کردند، وقتی به بنیاد شهید استان می رویم و بحث می‌کنیم، جواب می‌دهند: می‌خواستید به جبهه نروید. تا به حال چندین بار این جمله را از بنیاد شهیدی های استان شنیده‌ایم".

در بنیاد شهید هم "صراحتا" به آنها گفته اند نمی خواهند کاری برایشان انجام دهند. یکی از جانبازان به گزارشگر سایت نوروز در این مورد چنین گفته است: "ایشان حتی به نوعی تهدید کرد که حقوق کل جانبازان استان مرکزی را قطع می‌کند. و از همه مهمتر وقتی پیگیری ما را دید، گفت: شما حتی اگر به دیوان عدالت اداری هم شکایت ببرید و آنجا هم به نفع شما رأی دهد، بازهم کاری از پیش نخواهید برد. چون ما بلدیم که چگونه حرف بزنیم و شما را دور بگردانیم که گرفتار نشویم".

یکی دیگر از جانبازان ماسک خود را بر می دارد:یک ترکش تو سینه دارم. نمی تونم خوب نفس بکشم. دکتر گفته اگرعمل کنی یک درصد احتمال داره زنده بمونی، اگر عمل نکنی 50درصد! دیگه به این جامون رسیده. دارو نداریم. همه ما بیماریم... قرار بود بعد از تایید کمیسیون حالت اشتغال یک مبلغ اندکی برای حالت اشتغال جانبازن بدهند. مدتی این هزینه پرداخت شد. رویش حساب هایی باز کردیم اما حالا این رقم کم هم قطع شده. حالا باید با تمام ناراحتی های باقی مانده از دوران نبرد، پاهای مصنوعی مان را تا این جا بکشانیم تا بتوانیم زنده بمانیم.

و فقط اینان نیستند که پاهای مصنوعی خود را بر زمین می کشند، جانبازان شیمیایی شده هم حال و روز بهتری ندارند.به نوشته سایت نوروز: "شیمیایی شده ها در جنگ مظلوم ترین قشری هستند که بعد از جنگ به دست فراموشی سپرده شده اند. طول درمان و قیمت بالای داروی های درمانی این قشر از جانبازان یکی از مشکلات مورد اعتراض جانبازان بود".

و طبیعی است که کار به بازخوانی وعده ها بکشد: "رئیس جمهوربه هراستانی که می رود، در جمع خانواده شهیدان و جانبازان، از رسیدگی به ایثارگران می‌گوید و اینکه هر مسئولی در این زمینه کوتاهی کرد، از دولت ایشان نیست. اما سوال ما این است که آیا آقای احمدی نژاد از آن چه در زندگی واقعی ما می گذر خبردارد ؟ مگر همین چند وقت پیش ایشان دستور قاطعی در مورد مشکلات ما ندادند؟ مگر نگفتند که ایثارگران نباید مشکل دارو ودرمان داشته باشند؟ پس وعده ها چه شد؟! چه کسی به دستور ایشان عمل نمی‌ کند؟! مدعیان عدالت شده اند اسطوره های شعار ؟ این همه شعار فقط واسه رای گرفتن بود ؟ما مجبوریم برای مراجعه به دکترگاهی 300کیلومتر و یا بیشتر راه بیاییم و با پاهایی که نداریم خودمان را به دارو و دکتر برسانیم، یا حتی برای تعمیر همین پاهای پلاستیکی که حالا پایمان است. آخرش هم وقتی برای درمان به بیمارستانهای تهران می رسیم دکتر می گوید بروید فردا بیایید!"

حالا نمایندگان رانندگان شرکت واحد در زندانند، نمایندگان معلمین همین طور. دانشجویان گرفتارند...اما جانبازان چی؟ نکند آنها هم برای سنگ اندازی در کار رئیس جمهوری آمده باشند که با شعار عدالت و مهرورزی امد؟

 

بنیاد عقب نشست

بدنبال تجمع اعتراض آمیز جمعی از جانبازان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس  به عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران در قطع مستمری حالت اشتغال آنان
معاون اداری مالی بنیاد شهید و امور ایثارگران طی ابلاغیه جدیدی بشماره ۹۹۸۶/۳/۵۰ - مورخه ۲۶/۳/۸۶  - ابلاغیه قبلی خود را کان لم یکن تلقی کرد.
 
این ابلاغیه جدید بعد از آن صورت پذیرفت که در پی تجمع اعتراضی جانبازان در مقابل بنیاد شهید و امور ایثارگران - قائم مقام رئیس کل و معاون امور مجلس و تفریغ بودجه دیوان محاسبات کشور در نامه ای بشماره ۱۳۸۱-۲/۲ مورخه ۲۲/۳/۸۶ خطاب به معاون اداری مالی بنیاد متذکر شد که:
 
چنانچه مستحضرید مطابق قانون الحاق یک تبصره به قانون استخدام جانبازان اسرا و افراد خانواده شهدا جانبازان از کار افتاده اسرا و مفقودالاثرهای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و همچنین افرادی که حداقل ۹ ماه متوالی یا یکسال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نموده‌اند مصوب ۷/۱۰/۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی هر گونه دریافتی جانبازان و مستمری بگیران شهدا مفقودین و اسرا و آزادگان از بابت وضعیت جانبازی شهادت مفقود الاثر بودن و یا اسارت با رعایت مقررات مربوط بلامانع بوده و در ارتباط با حقوق استخدام و اشتغال نمی باشد . خواهشمند است مراتب جهت رفع هر گونه ابهام به واحدهای ذبربط ابلاغ گردد. 
عفور پاکنهاد
 
 
 

جلسات دولت و مجلس برای لایحه ایثارگران

سایت رجا نیوز:

معاون حقوقی و امور مجلس بنیاد شهید و امور ایثارگران از تشکیل جلسات مشترک اعضای هیئت دولت و مجلس برای حل مشکل ایثارگران خبر داد.
  
 
حسین وفایی در گفت‌وگو با فارس افزود: نمایندگانی که از طرف رئیس مجلس تعیین شدند تا با دولت درباره لایحه خدمات‌رسانی به ایثارگران مذاکره کنند.


وی با بیان این‌که این مذاکرات از چهارشنبه هفته گذشته آغاز شده است، گفت: امیدواریم در این مذاکرات بین دولت و مجلس تفاهم ایجاد شود.
وفایی با توجه به این‌که بیش از 50 درصد اعتبارات لایحه جامع خدمات‌رسانی به ایثارگران در بودجه سال 1386 پیش‌بینی شده است، اظهار داشت: امیدواریم این لایحه امسال عملیاتی شود

 

درمان خانواده محور

اولین و مهمترین وظیفه بنیاد (بنیاد جانبازان سابق و بنیاد شهید و امور ایثارگران فعلی) بعنوان متولی امور جانبازان رسیدگی به مسائل درمانی و پزشکی آنان است.

سیاست ها و برنامه های بنیاد در این زمینه با وجود صرف هزینه های زیاد؛ کم اثر؛ نامستمر؛ دیرهنگام و ابتر بوده و بسیاری از این برنامه ها تابع تصمیمات شخصی بوده که با رفتن آن شخص و عوض شدن سلایقش آن برنامه نیز نیمه کاره رها شده است

یکی از غفلت های بزرگ بنیاد در امر درمان جانبازان؛ غفلت از نقش خانواده در موضوع درمان است.

 اهمیت نقش خانواده از دو بعد قابل توجه است

الف- تاثیری که خانواده می تواند بر روند درمانی و بهبودی جانباز بر جای بگذارد

ب- از لحاظ صدمات روحی و جسمی که بدلیل همراهی با جانباز به خانواده وارد آمده است.

بطور مثال بیشتر همسران جانبازان نخاعی بدلیل حمل و نقل جانباز و ویلچییرش دچار آسیب های کمری و ستون فقرات شده اند.

برنامه های بنیاد همواره جانباز محور بوده و  خانواده را از کانون توجهات خود دور داشته است.

بنظر می رسد بنیاد اخیرا با تصحیح این روند تلاش کرده است در روند درمانی جانبازان خانواده را هم دخالت بدهد

در همین راستا بنیاد اقدام به برگزاری اردوهای تفریحی - درمانی کرده و خواسته است در این اردو ها ضمن آنکه به چکاب جانبازان پرداخته می شود خانواده جانباز را نیز با این مسائل آشنا کند.

برگزاری اردوهای تفریحی-  جانبازان قطع نخاعی زن - جانبازان فطع نخاع پیوند کلیه و .... از نمونه اینگونه اردوهاست.

اما چند نکته در این رابطه:

- نظر سنجی های انجام شده از شرکت کنندگان حاکی از رضایت اکثریت آنان است.

- برگزاری اردو تنها می تواند یک شروع باشد . شروع ایجاد سیستم درمانی پویا؛ پیگیر و منطبق با نیازهای گروههای خاص  جانبازی

- مشکل اکثر برنامه های بنیاد عدم استمرار و مقطعی بودن آن است امیدواریم این اردوها با همان کیفیت اولیه تداوم داشته باشد

- برنامه ریزی ای می تواند موفق باشد که با شناخت درست و کامل جامعه هدف صورت گیرد.

جامعه هدف خود بیش از هر کسی به نیازهای خود واقف است برگزاری و برنامه ریزی مشارکتی به نتیجه بهتری منجر خواهد شد.

ارزیابی عملکرد بنیاد و دکتر هقان

ارزیابی عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران و دکتر دهقان ریاست بنیاد

یکی از برادران جانباز در نامه ای خطاب به ریاست بنیاد شهید و امورایثارگران با طرح مسائلی به ارزیابی دوران ریاست دکتر دهقان پرداخته است.

گرچه در این نامه تنها به گوشه ای از مشکلات موجود آنهم به طور موجز و گذرا اشاره شده اما می تواند گوشه ای از رفتار و عملکرد بنیاد در قبال جانبازان را رخ نمایی کند. 

 

اگراجازه اظهارنظرداشته باشم،‌ میگویم،این روش ومنطق مدیریتی غلط است،که فرمودید: » نمی توانم به فکرتعدادی جانبازباشم  و باید به فکر  تمامی200/1 میلیون نفرجامعه هدف باشم!!.« به این علت ،غلط است که،» نوش داروی بعداز مرگ سهراب، برای قهرمانان دفاع مقدس ، دیگراثری نخواهد داشت«.!! اسامی جانبازان در خطر را برای نمونه نام می برم :‌ آقایان ،تمدن ،برمنی،ابوبکرفتاحی ، مهدیان،  یا  جانبازان دیگر آسایشگاه ها و حتی اعصاب وروان »صدر« هم  در خطرند!!!. فکر می کنم دیگر جایز نیست صبر کنیم تا جانبازی شهید بشود. اولین فرصت، یا شاید هفته دیگر، ‌پاسخ نگیرم، اقدامات لازم را انجام خواهم داد،  ومسلماً  اگرعاقبت خود را به مقام فروخته باشید،  و  به منصب دنیایی دلبسته باشید ،خوشحال نخواهیدشد

 

 

به نام خدا

 

آقای دهقان گفتار را فعلاً انحصاری و مخصوص جنابعالی تهیه و تدوین نموده‌ام

 

در این جا فرصت شرح تلاشهای انجام شده نیست و در حد امکان  خلاصه عرض مینمایم. امیدوارم ارزش واهمیت لازم را  قایل  شوید و پاسخ  مفید و قانع کننده بدهید ،تا ناچار نشوم از طرق دیگری  تلاش برای یافتن پاسخ بنمایم.

بیش از یکسال انتظار کشیده و تلاش نمودم، برای دیدار حضوری کافی و مفید. یادم نرفته و خاطرم هست، در کنار چند تن ازدوستان و در رکاب آنها چند دقیقه‌ای حاضر و ناظر بوده ام،

اما نمی توانستم ومجاز نبودم از وقت آن عزیزان استفاده کنم،و چاره کار نشد.

در آخرین دیدار که فرمودید بیش از 5 دقیقه نشود،از جنابعالی تقاضا نمودم ، هر هفته یا 15 روز یکبار،اما بطور مرتب فقط 3 تا  5 دقیقه وقت اختصاص بدهید ،تا طرح و پیشنهادات و نامه های دوستان را خدمت شما عرضه نمایم  و درصورت وجود پاسخ  ، جواب بگیرم .

اما باهمة تلاشی که نمودم، تا 4 هفته بعد ازآن از دفتر جنابعالی 3 دقیقه وقت بگیرم ، پیغام دادید که : »باشد برای بعد »

بعد از آن روز رئیس  جمهور محترم انتخاب شد،حکم جنابعالی راهم تمدید نمود،اما هنوز این وقت 3 دقیقه ای تمدید نشد.

فعلاً به این راه متوسل شده ام ، تاچقدر کارآیی داشته باشد

به نتایجی رسیده ام  در مورد  جنابعالی  ،  عرض مینمایم   :

تعهد :

جنابعالی دیگر آن آقای دهقان روزهای اولیه نیستید ،قول دیدار جانبازان قطع نخاعی را در آسایشگاهها،بطورمرتب و حداقل ماهی یکبار دادید !اما فقط چندماه عمل کردید، وضع  اسفبار صندلی چرخدار و وسایل توانبخشی را درحضور همه  قول دادید درست نمایید،‌برای تعمیر، صندلی چرخدار جایگزین تحویل شود، و پس از تعمیر،درمنزل تحویل شود. ولی هنوز،مکان و وسایل تعمیر و یدکی فراهم نشده  و حتی برای آموزش، و گارانتی هیچ کس وهیچ مکانی اطلاعات نداده وجوابگو نیست.اگر این صندلی چرخدارنامناسب راتحویل نگیریم، فرصت را از دست داده ایم.  در شهرستانها ؟  ، دیگر وای بحال آنها  !!.       

این بودآقای دهقان روزهای اول   ،  و قول های داده؟!

مشورت :

جانبازان، پیشنهاد برگزاری جلسات گروه مشاوره نخاعی دادند و شما پذیرفتید، عرض کردم هزینه دارد، قبول فرمودید . اولین جلسه مشترک مسابقه رالی و تعدادی ازجانباران نخاعی برگزارگردید. یکی ازمدیران کل استان تهران بنام آقای عرب، هزینه یک جلسه را قبول نمود و فاکتور هزینه آن را یکماه قبل ازجلسهء مشترک گرفته و قول داد قبل از مراسم و یا نهایتاً در خود جلسه هزینه را پرداخت  نماید و ما را در عمل انجام شده قرارداد و نیامد. بنده هم که  ضمانت وی رانموده بودم   مبلغی را پرداخت نمودم و از شهریورسال83 تاکنون  بدنبال آقای عرب می دوم ، سال گذشته  به جنابعالی دوبار و به آقای فیض مشاور جنابعالی ،چند بار،و آقای قاضی ،همکارآقای عرب، چندین بار، شکایت نمودم و امسال چندین نامه کتبی فرستادم ، شماره نامه ها موجوداست، ولی هنوز هیچ پاسخی داده نشده و بدانید،‌ آقای عرب و جنابعالی هنوز» حق الناس« مدیررستوران فرهنگسرا را مدیون هستید . واقعاً خسته  وشرمنده فرهنگسرا  و آن صاحب رستوران شده ام!!.

 

وسیله نقلیه :

بعد ازدیدار آقای خاتمی  از آسایشگاه امام، پرونده کامل اتومبیل206 رابه جنابعالی تقدیم نمودم. قبول کردید حتماً این اضافه پرداختی ر اپس بگیرید،ولی پیداست‌ ، یا از حساب  خودتان نبوده ! یا ضعف ! ، یاهر دلیل دیگرهنوزهیچ کاری  نکرده اید ! همانطورکه گفته اید،مخالف پیگیری ما هم ،  هستید

 

توضیح مختصر عرض می نمایم: درنامة شماره 5238/51985 مورخ16/11/79ریاست جمهوری،به صراحت،قیمت تحویل206 اتوماتیک سه میلیون تومان، توافق شده بود ، بعلت خرید با دلارهای 175 تومانی ، توسط ایران خودرو؛ قیمت206درنامه شماره 22099مورخ 25/12/79 ایران خودرو و توافق نامه 31/2/80 مشترک ایران خودرو و بنیاد؛ 6647دلار ، 175تومانی،یعنی 11632250ریال اعلام گردیده است. در »اصلاحیه«تبصره یک قانون مصوبه16/3/79،  »درصورت افزایش قیمت خودروجانبازان  « پرداخت اضافی ، بعهده دولت گذاشته شده است . بنابرین هیچگونه توجیهی برای پرداخت اضافی وجود ندارد!

 

با وجود این مدارک، بنیاد بجای مبلغ 225/163/1تومان مبلغ 5/4میلیون تومان به ایران خودرو پرداخت کرده است البته از حساب جانبازان

 

هنوزهم اگربنیاد همکاری کند،خودمان پیگیری مینماییم   و درصورت همکاری ، بمدت کوتاهی ،اضافه پرداختی های هرنفر300/3 میلیون تومان را پس خواهیم گرفت

مناسب سازی  :

بنیاد یک مرکز پژوهشکده مهندسی دارد و اگربنیاد یا کسی خواست در مورد وسایل توانبخشی و یا مناسب سازی راهنمایی بگیرد،می تواند به پژوهشکده مراجعه نماید.اگرزبان تعدادی از جانبازان  مو درآورد، تعجب ندارد چون، دراین چندین سال، هنوز در ورود،ازسطح شیبدار، به  ساختمان پژوهشکده ، جان خودرا کف دست میگذاریم  و وارد ساختمان های بنیاد می شویم ، چه رسد به  داخل ساختمان ها که بهتر از ورودی ها نیست.و اگر جانبازی در این ساختمان پژوهشکده مهندسی بنیاد صدمه ببیند آیا رئیس بنیاد می تواند تا آخر عمر  عذاب وجدان داشته باشد ؟!!

 

متأسفانه  قانون دراینگونه موارد،حامی،شاکی،متهم،قاضی ، همه و همه ،خود بنیاد را ، قرار داده

 

مدیریت : 

درکدام دانشگاه درس مدیریت گرفته اید؟!  اولین درسی که در،دانشکده مدیریت دانشگاه تهران ، به ما، دادند بکارگیری متخصصین مدیریت  در پست های مدیریتی ، و پزشکان در پست تخصصی خودشان بود ،نه مدیریت! شاید به همین دلیل بنیاد حافظ منافع دو شرکت خارجی شده و به حفظ جان جانباز اهمیتی نمیدهد و صندلی چرخدار و دستگاه تسهیل کننده راغیراصولی تهیه و توزیع نموده اند .

 

درموردجانباز« رجبی ثانی» که در زندان شهید شد،با کوتاهی درمسئولیت،واقعاً مارا ناامید نموده اید.اماخدایی هم هست

 

آقای دهقان بدانید و آگاه باشید:امیدوار بودیم،بااستفاده ازفناوریها مانند دوربین مداربسته و امثال اینها نظارت رابیشترکنید به توصیه رئیس جمهور  محترم  بامردم و جامعه هدف ارتباط رابیشترنمایید امابجای این با نگهبان های زیاد و درب های بیشتر ، حصارها را بیشتر کرده اید ودرنتیجه برخوردهای بسیار زننده و توهین آمیز باجامعه هدف وازهمه بدتر بیرون انداختن جانباز شیمیایی ،اعصاب و روان !! ازساختمان  دست شما درد نکند !!  بی انصافی نمیکنم و اعتراف میکنم   هنوزکمی مانده  به مدیریت های قبلی برسید  که ،  به جانبازفحاشی میکردند وکتک میزدند  و زندان هم ، میانداختند .

 

درمدیریت های قبلی، باانگیزه فسادمالی واقتصادی و...،گاهی داروهای خارجی مفید، برای جانبازان شیمیایی تهیه و به درب منزل  میفرستادند، ‌گاهی وسایل توانبخشی وامکانات درمانی و فیزیوتراپی و اعزام بخارج وامثال اینها را، برای بعضی بیشترانجام می دادند، درشخص شما، ندیدم‌ فسادمالی  داشته باشید، ولی ظلم را بالسویه  انجام میدهید با اتخاذ  روش های مدیریتی  بسیار ضعیف ، مصداق ضرب المثل »نه خود خورد، نه کس دهد  «شده اید!!!.بویژه کمیسیون تعیین درصد را قول اصلاح اساسی داده بودید.

 

پاسخگویی :

چندسال پیش جنابعالی و آقای رئیس جمهور خاتمی،ازآسایشگاه امام دیدارنمودید و بیش از300 نامه ودرخواست،‌تقدیم رئیس جمهور  شد ومتأسفانه بر خلاف قول صریح آقای خاتمی، همه نامه ها به بنیادرسید، به استناد نامه 2495 /ش  مورخ 6/5/83  ریاست جمهوری. اقدامی ناقص برای  30 نفر انجام شدوبنیادبقیه نامه هارا با ذکرجمله»اقدامی ندارد « به صاحبان نامه ها پس داد،جنابعالی باورنکردید ،نوروزگذشته، برای نمونه بیش از25 نامه را،ازبنده گرفتید وتأکیدکردید رسیدگی می نمایید!؛  47نامه درمراسم افطاری سال گذشته بنیاد، وضرب العجل رسیدگی یکهفته ای جنابعالی  به چه سرنوشتی دچارشد؟ !  چه رسدبه 300نامه واین 25نامه که  آثاری ازاقدام آنهارا هنوز،  پیدانکرده ایم !!!.

 

در 25نامه ، جانبازوآزاده وخانواده جانبازوشهید وکارکنان آسایشگاه بودند . متأسفانه این است وضع جنابعالی ! در پاسخگویی

 

نتیجه:

پیشنهادها و نامه های زیادی، سال گذشته به شما تقدیم نموده وموضوعات بهداشت ودرمان را،دو نسخه هم به معاونت بهداشت ودرمان  ودفترمناقصات،ارائه نموده ام وبنظرمیرسدهمه نیست شده،نامه های امسال رابه دبیرخانه هم ارائه نموده ام ودررایانه موجود است.

 

اگراجازه اظهارنظرداشته باشم،‌ میگویم،این روش ومنطق مدیریتی غلط است،که فرمودید: » نمی توانم به فکرتعدادی جانبازباشم  وباید به فکر  تمامی200/1 میلیون نفرجامعه هدف باشم!!.« به این علت ،غلط است که،» نوش داروی بعداز مرگ سهراب، برای قهرمانان دفاع مقدس ، دیگراثری نخواهد داشت«.!! اسامی جانبازان در خطر را برای نمونه نام می برم :‌ آقایان ،تمدن ،برمنی،ابوبکرفتاحی ، مهدیان،  یا  جانبازان دیگر آسایشگاه ها و حتی اعصاب وروان »صدر« هم  در خطرند!!!. فکر می کنم دیگر جایز نیست صبر کنیم تا جانبازی شهید بشود. اولین فرصت، یا شاید هفته دیگر، ‌پاسخ نگیرم، اقدامات لازم را انجام خواهم داد،  ومسلماً  اگرعاقبت خود را به مقام فروخته باشید،  و  به منصب دنیایی دلبسته باشید ،خوشحال نخواهیدشد.حرف وطرح و پیشنهادات ونامه های بسیاربسیاری بود، واین مشت ، نمونه خروار.

 

ختم کلام   بعدازنتیجه گیری، جملة‌ آخر رامی گویم : » درحال حاضر حفظ جان قهرمانان دفاع مقدس برهرکاری اولویت دارد  و دراین راه حاضرم  جان ناچیز و آبروی خود را هم بدهم    «   تمام .  تا پاسخ نگیرم باشما کلامی نخواهم داشت .    

                             خدانگهدارهمگی  و   دعای خیر برای ایثاگران

 

  تاجدولتی

به همت بنیاد درب شهادت همچنان باز است

 

روزی نیست که خبر شهادت جانبازی از جانبازان دفاع مقدس را نشنویم

هر روز گلی از گلستان انقلاب پرپر می شود. قهرمانان عرصه جهاد و نبرد دیروز امروز چه غریبانه ردای مرگ را بر سر می کشند واقعا چه کسی مقصر است که این اسطوره های صبر و استقامت چنین زود پژمرده می گردند.

بنیاد شهید و امور ایثارگران چه جوابی دارد و آیا کسی هست که از آنان بازخواست کند.

 

نمونه این شهدا شهید «محمد صادق مهدیان» است که چندی پیش بر سر عدم رسیدگی کامل و درست به شهادت رسید

ما برای قضاوت خوانندگان عزیز نامه خانواده این شهید را که پیش از شهادت به بنیاد نوشته اند و مصزانه خواهان رسیدگی به وضعیت بغرنج این جانباز شده بودند را درج میکنیم:

به نام خدا

 

احتراماً به استحضار میرساند جانباز آقای محمد صادق مهدیان (70%-قطع نخاع) حدود 2 ماه است در بیمارستان «آنتونیوس» شهر کلن آلمان بستری شده ولی متأسفانه هیچگونه مداوایی در مورد ایشان انجام نگرفته است و در واقع علاوه بر مشکلات جسمی دچار مشکلات روحی هم شده اند.

خلاصه ای از وضعیت درمانی چند ساله اخیر ایشان را به اطلاع میرسانیم: در سال 81 زخم بستر و کسالت و عفویت آقای مهدیان روز افزون شده و معاونت بهداشت و درمان بنیاد (آقای دکتر) وضعیت اورژانسی و اعزام به خارج جانباز را در نامه شماره 5/3/81-28641/6/17/-7 به اطلاع مسئول وقت بنیاد رسانده و ایشان موافقت کردند؛ بعد از مدتی طولانی بدون برنامه ریزی و تأمین هزینه درمان، جانباز را به انگلستان فرستادند و در آنجا در اولین فرصت پزشکان مطابق طرح درمانی بیمارستان «رویال نشنال اورتوپدی» لندن، پیشنیاز های اقدامات درمانی لازم را شامل: آنتی بیوتیک تراپی گسترده جهت کنترل عفونت، انجام کلوستومی، دبریدمان وسیع استخوان و بافتهای نکروزه و در نهایت ترمیم زخم بستر، توسط یک تیم پزشکی کامل (ارتوپدی-ارولژی-عفونی-ترمیمی-جراحی عمومی)، بمدت شش ماه و برآورد هزینه بمبلغ 000/225 پوند اعلام نمودند. ولی حتی یک ریال از طرف بنیاد ارسال نشد و ما خانواده جانباز هرتلاشی کردیم بی نتیجه ماند.

جانباز بعد از 6 ماه بلاتکلیفی و آوارگی بادلی شکسته و بدنی عفونی تر از قبل به ایران بازگشت.

          بعد از روی کار آمدن آقای دهقان و ملاقاتی که با جانباز داشتند، قول دادند در اولین فرصت به خارج اعزام کنند. اگر چه مدت زیادی طول کشید، بالاخره مورخه 5/8/84 علی رغم سوابق و ضرورت اعزام به «انگلستان». وی را به آلمان فرستادند، در حالیکه بیشتر پزشکان بیمارستان مربوطه ایرانی هستند با تخصصی در حد پزشکان ایران و غیر مرتبط با این نوع بیماری خاص. نه توانایی درمان دارند و نه اجازه تعویض بیمارستان را می دهند در حالیکه حدود 100 هزار دلار برای هزینه های درمانی به همراه وی فرستادند لیکن دست نخورده و خرج نشده و هیچ اقدام مفیدی هم انجام نگردیده و 2 ماه است که به این منوال می گذرد و آقای محمد صادق مهدیان به انتظار درمان در روی تخت بیمارستان روز شماری می کنند.

خلاصه:    با توجه به اینکه از تاریخ 5/3/81-28641/6/17/-7 مستنداً به اورژانسی بودن اعزام جانباز تصریح گردیده و هنوز تاکنون هر اقدامی بی سرانجام بوده و بوضوح امکانات درمانی انگلستان در حد مطلوب اعلام گردیده است، تقاضا داریم قبل از از دست رفتن جانباز و فرصت و پشیمانی، اقدام لازم- اعزام از آلمان به انگلستان- و تأمین هزینه-انجام بشود.

                                                                                                         با تشکر فراوان

                                      خانواده چشم انتظار جانباز محمد صادق مهدیان

 

همایش معتمدین معین!!!!!!!!

 
در چند روز گذشته تابلویی با تیتر « همایش معتمدین معین» نظرم  رو به خودش جلب کردم .
این معتمدین معین دیگه چه صیغه ایه بعد از کلی حلاجی کردن و بالا و پایین کردن این عنوان بفکرم رسید شاید همایشی است از سوی کمیته امام برای افرادی که معین و کمک کار محرومین و مستضعفان هستند.
 
تعجبم بیشتر شد از اینکه بعدا در خبرها خواندم این همایش « همایش معتمدین معین ایثارگر» است
 
چیزی که تا حال به گوش من جانباز که از قضا دائما در فضای خبری نیز هستم هم نخورده بود.
در پی این بودم که سر دربیاورم این دیگر چه «نوندونی»!! ببخشید خدمت جدیدی است که راه افتاده که من ایثارگر و جانباز هیچ خبری از آن ندارم.
 
الحمدالله مسئولین ما آنقدر اهل خدمتند که می خواهند کارشان خدای ناکرده ریا نشود لذا در باره این طرح های مشعشع شان به جامعه هدف (ایثارگران و جانبازان) اطلاع رسانی نمی کنند خدا خوب کند.
در خبرها خواندم در این همایش اقای دهقان ریاست بنیاد در این رابطه فرموده اند:
 

حسین دهقان گفت : 3600 ایثارگر که بیش از 70 درصد آنها تحصیلات عالیه دارند ، داوطلبانه در جهت رفع مشکلات خانواده بزرگ ایثارگران با بنیاد شهید و امور ایثارگران همکاری دارند .

وی تصریح کرد : شبکه معتمدین معین تلاش می کند ظرفیت ها و استعدادهای ایثارگران را شناسایی و سازماندهی کرده و در گام دوم در جهت تامین نیازها و حضور آنها در عرصه های مختلف فعالیت نماید

 

می بینم که یه مدتی مشکلاتم حل شده تو نگو به خاطر این بوده !!!!!!!!!!!!!!

 

هاتف غیبی



بسیار میشنویم که دنیای امروز دنیای انفجار اطلاعات و دنیای ارتباطات است. عصر اینترنت و سایبرنتیک و تجارت الکترونیک است. معنای این سخنان هنوز برای بسیاری از مردم و حتی کارشناسان و مدیران نیز مشخص و ملموس نیست و بسیارند کسانی که هیچ تصویری از این تعاریف ندارند. برای مثال اگر امروز میخواستیم برای اولین بار قصه طوطی و بازرگان را بنویسیم دیگر از قصه امروزی چیزی باقی نمی ماند یا اساسا با ورژن جدیدی روبرو می شدیم که تفاوت زیادی با نوع اصلی آن داشت. زیرا در دنیای الکترونیک و رایانه و اینترنت دیگر سفر و تجارت شکلی مجازی به خود گرفته است و نیازی به تحمل سختی ها و مشقت های سفر نیست. بازرگان امروز از پای رایانه اش تکان نمی خورد چه به آن که بخواهد سفر برود و اگر سفری نباشد چه کسی پیغام طوطی را به طوطیان هندوستان برساند. خوب مسلم است که ایمیل این وظیفه را بر عهده خواهد گرفت. حال بگذریم از خطرات سفر و .....که خیلی به بحث ما مربوط نمیشود.

 

 

سهم من به عنوان یک معلول از فناوری رایانه وخدمات آن چیست؟

حال سوال این است در چنین دنیایی سهم ما از این تعاریف چیست؟ و ما در کجای این راه و مسیر قرار داریم. از این دستاوردهای فناوری چقدر بهره گرفته ایم؟

من یک جانباز و به تعریفی علمی یک معلولم. از ناحیه نخاع آسیب دیده ام و سالهاست با ویلچر رفیقم. سهم من به عنوان یک معلول از فناوری رایانه وخدمات آن هیچ است. به عنوان یک شهروند نیز تقریبا هیچ است. به عنوان یک کارمند نیز استفاده از امکانات دولتی و سیاه کردن صفحات همین وبلاگ است. اما به عنوان یک جانباز قرار است کمی بیشتر باشد.

به لطف حضور آقای دهقان در راس مجموعه بنیاد شهید و علاقمندی ایشان به اینگونه مباحث و اولویت معلولین و جانبازان در بهره مندی از امکانات و خدمات دولت الکترونیک قرار است با اجرای طرح <هاتف> سهم ما از این دستاوردها کمی بیشتر باشد. یعنی ما جانبازان و ایثارگران کمتر به ادارات بنیاد مراجعه کنیم یا اصلا مراجعه نکنیم. آیا این امر شدنی است؟ در دنیا تجربه نشان داده است که شدنی است اما در سطح ایران و حداقل در سطح بنیاد شهید به نظر می آید با اما و اگرهایی روبرو باشد.

زیرا ما ایرانی ها عادت داریم هر چیزی را فارغ از علت وجودی اش دستکاری کنیم برای همین موبایل که به ایران میاید برعکس تمام دنیا که کارش برقراری تماس است بیشتر به یک همراه و بار اضافی تبدیل میشود و هر دولتی وعده بهبود آن را می دهد و عمرش به سر می آید اما موبایل هنوز همان اضافه بار اعصاب خردکن باقی مانده است. این دقیقا نتیجه دستکاری ما  ایرانی‌هاست. از قضا طرح هاتف نیز که قرار است نسخه ایرانی و دستکاری شده دولت الکترونیک باشد از چنین معضلی رنج می برد. شاید بد نباشد چند نمونه بیاوریم تا بهتر با مشکلات این طرح آشنا شویم.


تهران-دفتر شرق-یکی از روزهای تیر ماه-تماس یک جانباز هفتاد درصد برای کسب اطلاع در باره ورزش جانبازان
الو؟
بفرمایید.
هاتف؟
بله بفرمایید.
بعد از احراز هویت واطمینان از وافعی بودن تماس
من قطع نخاع هستم و میخواهم بدانم برای ورزش چه حمایتی صورت می گیرد وباید چه کار کنم؟
گوشی.
...........
...........
...........
الو شما اجازه بدهید من با چند جا تماس بگیرم.
بفرمایید.
...........
!!!!!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الو من تا یک ساعت دیگر با شما تماس میگیرم.
خدا حافظ
از آن روز هنوز یک ساعت اپراتور هاتف به پایان نرسیده است.

ما معتقدیم این بنا (هاتف)  از اساس با فرض غلط و نقشه غلط و در جای غلط استوار شده است.  غیر از آن است که سنگ بزرگی بر سر راه ایثارگران قرار می دهد؟ و غیر از آن است که تجربه جلوگیری فیزیکی از حضور ایثارگران در ادارات بنیاد به کمک ایجاد مانع و استفاده از سربازان وظیفه در زمان اقای < ک > این بار در محیطی الکترونیک و سایبر در حال تکرار است؟


مشکل اینجاست زمانی که هنوز پس از ادغام بنیاد و تقسیم بندی های جدید خود کارمندان بنیاد از نحوه تغییرات آشنا نیستند و هنگامی که سراغ یک واحد را از آنها می گیریم اظهار بی‌اطلاعی می کنند چگونه یک اپراتور در اتاق در بسته می تواند آدرس درست بدهد. شاید پاسخ بدهند به تدریج مشکلات مرتفع می شود در حالی که ما معتقدیم این بنا از اساس با فرض غلط و نقشه غلط و در جای غلط استوار شده است. زمانی که چک پرداخت من ماهها در بایگانی خاک می خورد و مراجعات مکرر و حضوری راهگشا نیست چه کاری از دست هاتف   برمیاید؟ غیر از آن است که سنگ بزرگی بر سر راه ایثارگران قرار می دهد؟ و غیر از آن است که تجربه جلوگیری فیزیکی از حضور ایثارگران در ادارات بنیاد به کمک ایجاد مانع و استفاده از سربازان وظیفه در زمان اقای < ک > این بار در محیطی الکترونیک و سایبر در حال تکرار است؟
بنیاد شهید مانند پلیس110 نیست که با نیاز و اقبال عمومی و فراگیر روبرو باشد .اگر هم باشد از تنوع ماموریت گسترده تری برخوردار است و از پشتوانه منابع انسانی کارآمد بسیار در رنج است . موضوعی که موفقیت این طرح وابستگی تام بدان دارد. ضمن ان که از تجربه 110در فازبندی ماموریت تاسیس اش بهره نبرد و با افزایش سطح توقعات از طریق تبلیغات زودرس اهرم همکاری و مشارکت ایثارگران را برای موفقیت طرح تا حد بسیار زیادی از دست داد.
آیا بهتر نبود همانند مابقی دنیا به استانداردهای مبحث دولت الکترونبک احترام می گذاشتیم و بدون آن که ان قلتی بیاوریم و به دستکاری درتعاریف و کارکردهای آن بپردازیم و دست به خلق موجودی بزنیم که اولین و اخرین مشتری اش خودمان باشیم تن به وجوه عقلانیت علم می دادیم و امروز در صورت بروز مشکل حد اقل می‌توانستیم از کارشناسان خبره این موضوع در رفع مشکلات بهره مند می شدیم؟

چه اشکال داشت جور دیگر میدیدیم و به جای آن که این همه سرمایه گذاری را صرف ایجاد هاتف کنیم به آموزش ایثارگران می پرداختیم و با کمک به تجهیز آنان به یک رایانه و ملحقاتش و نگارش یک برنامه ملی‌بر اساس آیین نامه های بنیاد و اصلاح و بازنگری قوانین خود ایثارگر را به اپراتور هاتف تبدیل میکردیم و از نیروی انگیزه فردی      وی در پیگیری نیازهایش در طراحی هاتفی کارآمد و منطبق با دستاوردهای علمی برخوردار میشدیم؟ و دستی دستی در این ارتباط دو سویه پارازیت      ایجاد نمی کردیم؟ و ارتباطی مطمئن تر با حداقل واسطه و کوتاه‌ترین مسیر وبه دور از ذهن خطا پذیر انسانی پدید می‌اوردیم                                      


چه اشکال داشت جور دیگر میدیدیم و به جای آن که این همه سرمایه گذاری را صرف ایجاد هاتف کنیم به آموزش ایثارگران می پرداختیم و با کمک به تجهیز آنان به یک رایانه و ملحقاتش و نگارش یک برنامه ملی بر اساس آیین نامه های بنیاد و اصلاح و بازنگری قوانین خود ایثارگر را به اپراتور هاتف تبدیل میکردیم و از نیروی انگیزه فردی وی در پیگیری نیازهایش در طراحی هاتفی کارآمد و منطبق با دستاوردهای علمی برخوردار میشدیم؟ و دستی دستی در این ارتباط دو سویه پارازیت ایجاد نمی کردیم؟ و ارتباطی مطمئن تر با حداقل واسطه و کوتاه ترین مسیر وبه دور از ذهن خطا پذیر انسانی پدید می اوردیم.
ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. پس بهتر است شجاعت به خرج دهیم و از همین امروز به بازنگری علمی در این طرح بپردازیم.


ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا می فرستمت