روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

اظهارات دکتر رحمانی در نشست 5 ساعتۀ زریبافان با ایثارگران

اظهارات دکتر رحمانی جانباز 70% قطع نخاعی در نشست 5 ساعتۀ زریبافان با ایثارگران


فاش نیوز - «قدرت الله رحمانی» جانباز 70 درصد قطع نخاعی یکی از شرکت کنندگان نشست هفتۀ گذشته مسعود زریبافان با ایثارگران - که بیش از 5 ساعت به طول انجامید - بود که سخنانی دربارۀ اهداف ، برنامه ها و روش های خدمت رسانی به ایثارگران بیان داشت.
«فاش نیوز» ضمن درج کامل اظهارات قدرت الله رحمانی ، از سایر شرکت کنندگان این نشست می خواهد در صورت تمایل متن اظهارات خود را برای انتشار ارسال نمایند


بسم الله الرحمن الرحیم

در شب مبارک بعثت پیامبر اکرم (ص) بهترین و عالی ترین توفیقات را برای مسئولان جدید بنیاد شهید در خدمت رسانی شایسته تر به خانواده بزرگ ایثارگران آرزو می کنیم و امیدواریم به واسطه این عید بزرگ خدای متعال نشست امشب ما را سرشار از خیر و برکت  قرار بدهد.
به سهم خودم تبریک عرض می کنم انتصاب جناب آقای مهندس زریبافان را به سمت معاونت رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امیدورام این بار سنگینی را که به دوش گرفته اند با موفقیت کامل به مقصد برسانند.

تقدیر از دکتر دهقان
من قبل از اینکه چند نکته را خدمت ایشان عرض کنم ، لازم می دانم یک تقدیر و تشکری داشته باشم از جناب آقای دکتر دهقان مدیر قبلی مجموعه بنیاد شهید. در دوره 6 – 7 سالۀ مدیریت ایشان یک تحول اساسی در نوع و نحوه خدمت رسانی به ایثارگران ایجاد شد و باید ما اینجا این شهادت را بدهیم که حقیقتاً در دوره آقای دهقان یک قدم بزرک و اساسی در بهبود وضعیت جامعه ایثارگری برداشته باشد. نباید از حق بگذریم و خدمات ایشان و همکارانشان را نادیده بگیریم.گمان می کنم این قدرشناسی در کلیت جامعه ایثارگری وجود دارد و ما می توانیم در یک مقایسه ای با گذشته به راحتی قضاوت کنیم که در دوره آقای دهقان وضع  خیلی بهتر شد ؛ یک سامانی داده شد به خدمات ارائه شده و تا حد بسیار زیادی نیاز به مراجعه به واحدهای بنیاد شهید کم شد ، نوع و میزان خدمات به جامعه هدف تعریف شد و به صورت شفاف اعلان و اعلام شد و به هر جهت تبعیض ها و نابرابری ها تا اندازه قابل توجهی کاهش پیدا کرد.
به گمانم از این به بعد مسئولیت در بنیاد شهید سختی های بیشتری خواهد داشت و امیدوارم جناب آقای زریبافان و همکاران شان این مسئولیت سخت و طاقت فرسا را به خوبی انجام بدهند. البته اینجا تعدادی از مدیران آقای دکتر دهقان هم حضور دارند که علی القاعده اولی هستند به تقدیر از آقای دهقان ، ولی خب بنده هم به عنوان یک عضو جامعه ایثارگری  لازم دیدم که اینجا یک تشکری از ایشان داشته باشم.

دیوار بلند بی اعتمادی
اما آن چند نکته ای که به نظرم می رسد در همین ابتدای شروع کار آقای زریبافان بایدخدمت ایشان عرض کنم ، نکاتی است که هم به اهداف بر می گردد ، هم برنامه ها و هم روش ها.
هدف اصلی از تشکیلات بنیاد ، تکریم و اعزاز ایثارگران از طریق رسیدگی به وضعیت مجموعه های ایثارگری و جامعه هدف است.
جناب زریبافان ! یک دیوار ضخیم و زمختی از بی اعتمادی طی این سالیان طولانی بین مسئولان خدمت رسان به ایثارگران با جامعه هدف ایجاد شده است که مشکل و مانع اصلی شما همین دیوار بلند بی اعتمادی است. یعنی باید همه همت و هدف شما متزلزل کردن این دیوار در کوتاه مدت و انشاءالله فرو ریختن دیوار در میان مدت باشد.جلب اعتماد این بچه ها هم نمی شود جزازطریق جلب رضایت آنها. باید رضایت مندی و رضایت محوری جای نیازسنجی های خود مدارانه و خود محورانه را  - که هنوز هم در اندیشه و عمل مسئولان و برنامه ریزان بنیاد موج می زند – بگیرد.
جناب آقای زریبافان ! تا حالا براساس سنجشی که همیشه خود مسئولان بنیاد از نیازهای ما داشته اند ، برای ما تصمیم گرفته اند و عمل کرده اند نه بر اساس خواست و اراده و رضایت ما و جامعه هدف ؛ این ریشه اصلی و علت العلل  نابسامانی ها و نارضایتی هاست. دیگر بعد از گذشت این همه سال باید این قدر برای فرزندان شهدا و برای آزاده ها و جانبازهای مان فهم و عقل و شخصیت و درایت قایل باشیم که از خودشان بپرسیم اولویت ها و نیازهای شان چیست . در گذشته های نه چندان دور در این بنیاد حتی برای خصوصی ترین وجوه زندگی جانبازان هم تصمیم می گرفتند و به اعتبار این که معیشت این ها را تأمین می کردند ، به خودشان حق می دادند به یک جانباز بگویند با چه کسی ازدواج کن یا نکن و یا مثلاً همسرت را طلاق بده یا نده. در دوره آقای دهقان آن اوایل یک مقداری این دیوراربی اعتمادی متزلزل شد ، یک کارهایی شد که تا حدی اعتماد از دست رفته را بازگرداند ، ولی متأسفانه بعداً اتفاقاتی افتاد که این دیوار ترک خورده و سست شده دوباره محکم شد. حالا فرصت نیست که آن اتفاقات را بگویم ، لابد جناب آقای مجتهد و دوستان دیگر اشاره خواهند کرد.
آقای زریبافان! کار سختی است جلب رضایت مجموعه هایی که طی بیست و چند سال گذشته دائماً نارو خورده اند ، رو دست خورده اند ، بعضاً فریب خورده اند. حقیقتاً کار سختی است ، البته نشدنی نیست ، گرچه بعضی از مدیران بنیاد معتقدند هیچ وقت نمی شود رضایت این جماعت را جلب کرد ولی واقعاً این جوری نیست ، می شود و شما انشاءالله باید تلاش کنید در جهت جلب رضایت ایثارگران با هدف تأمین کرامت و حرمت و عزت ایثارگران که اگر ایثارگران ما در جامعه عزیز باشند شما به همه هدف تان رسیده اید انشاءالله

دو نکته اساسی در اصلاح روش ها
درباره روش ها هم دو نکته عرض می کنم ؛ یکی راجع به جلب مشارکت جامعه هدف در برنامه ریزی ها ، تصمیم سازی ها و تصمیم گیری هاست و یکی هم درباره نحوه تبلیغات رسمی بنیاد. این ها را در تمام ادوارگذشته هم گفتیم و عمل نکردند و الان اینجا هم به صراحت عرض می کنم که شما هم عمل نخواهید کرد! در زمان آقای رفیق دوست که اصلاً تشکل های ایثارگری ممنوع بود و تشکل ها ی صنفی ایثارگری را مخل و مانع کارشان می دانستند و اکیداً اجازه نمی دادند بعدها هم که در حرف حمایت می کردند ، عملاً حمایت نمی کردند ، یعنی اگر نگوییم کارشکنی می کردند ، حداقل حمایت نمی کردند.
آقای زریبافان! کار ایثارگران را به خودشان بسپارید. منظورم این نیست که پست های مدیریتی بنیاد را بین ایثارگران تقسیم کنید ، اصلاً چه بسا این کار ضد مشارکت باشد ، منظورم این است که تصمیمات شما باید برآیند و خروجی عقل جمعی این بچه ها باشد. یعنی برای ارائه خدمت به هر گروه ایثارگری بروید از خرد جمعی آن گروه استفاده کنید و نظر آنها را مبنای تصمیم قرار بدهید.نه تنها از تشکل های خودجوش و مستقل باید حمایت کنید ، بلکه اصلاخودتان باید رأساً اقدام کنید برای شکل گیری این تشکل ها. بگذارید از شما انتقاد کنند ، شما را نقد کنند ، اصلاً پول بدهید ، حمایت کنید که مجموعه های منتقد شما در گروه های مختلف جامعه ایثارگری جان بگیرند ، این به نفع کار شماست ، شک نکنید . علت ناکامی قبلی ها این بود که فکر می کردند اگر شکل گیری تشکل ها را در نطفه خفه کنند راحت تر می توانند کار کنند! اشتباه است. مشارکت این بچه ها کار شما را آسان تر می کند ، فهم شما را از خواست و نیاز واقعی آنها آسان تر می کند و نهایتاً هم جلب رضایتی که باید مورد نظر شما باشد را سریع تر و سهل تر می کند. چرا الان در دنیا در حوزه سیاسی دولت ها از تحزب و تقویت نهادهای مدنی حمایت می کنند ؟ برای این که در نهایت به نفع همه حتی همان هیأت حاکمه است. اصلاً پول می دهند که تشکل ها ایجاد بشوند ، بیایند توی خیابان شعار بدهند تا حاکمان بفهمند خواست واقعی مردم چیست و در لایه های اجتماعی چه می گذرد تا آنها برایش چاره جویی کنند ونهایتاً حکومت تحکیم و تثبیت شود.

به خاطر خدا تبلیغات نکنید!
خب پس جلب مشارکت جامعه هدف یکی از کارهایی است که حتماً در اصلاح روش ها باید در نظر گرفته شود. دوم ، نحوه تبلیغات رسمی است. ترا به خدا و به خاطر خدا از تبلیغ کم کنید. گفت : زتعارف کم کن و بر مبلغ افزا ، ما هم باید بگوئیم ز تبلیغ کم کن و بر مبلغ افزا. یک بار حضرت امام (ره
) به مسئولان فرمودند به خاطر خدا کارهایتان را برای مردم بگوئید تا مردم بدانند در جمهوری اسلامی واقعاً کار شده است. به نظرم مورد استثنای این فرمایش حضرت امام ، بنیاد شهید باید باشد. اتفاقادر بنیاد شهید باید بگوییم به خاطر خدا کارهایتان را نگوئید. به خاطرهمین گفتن های مکرر و مداوم فرهنگ عمومی جامعه لطمه خورده است. جامعه الان فکر می کند جانبازان ما ، فرزندان شهدای ما همه امکانات و ثروت جامعه را به ضرر آنها تصاحب کرده اند. کارهای شده و نشده ،خدمات ارائه شده و نشده ، آن چنان تبلیغ عمومی شده است که الان هرکس هرچه می خواهد و به آن نمی رسد تصور می کند مقصرش ایثارگران هستند ، چرا ؟ چرا این ظلم را به این خانواده ها روا می دانیم ؟ شما شنیدید ، لابد شنیده اید که کل سهمیه استفاده شده ایثارگران برای کنکور سراسری امسال 2/1 درصد بوده است. خب شما ببینید در این 10 – 15 سال گذشته چطور تبلیغ کردند. جوری سهمیه های شاهد و ایثارگر و رزمندگان را در بوق کردند که انگار دانشگاه را دربست داده اند به ایثارگران. شما دیدید در آن قضیه سهمیه اضافی بنزین ، برای اینکه 2 لیتر اضافه به جانبازان بدهند چه غائله رسانه ای درست کردند و آبروی ما را بردند. واجب است این کارها ؟ بنده چند باردر جلسات عرض کردم همان موقع ، گفتم حساب کنید ما به التفاوت این 2 لیتر را ، بریزید به حساب حقوقی جانبازان بدون سر و صدا و خلاص. دیگر این همه جنگ و دعوای رسانه ای ندارد که بنیاد از طریق رسانه ها بگویدچرا ستاد سوخت به فلان تعداد جانباز می دهد به بهمان تعداد نمی دهد ، از آن طرف ستاد سوخت هم باز از طریق رسانه جواب بدهد و این ماجرا مدت ها ادامه داشته باشد.

آبروی ما رادرقضیه معافیت گمرکی بردند
این قضیه معافیت گمرکی واردات خودرو هم که دیگر اوج آبروریزی بود. اول تصویب کردند جانبازان 70 درصد ، همین که اعلام کردند و سر و صدای رسانه ای راه انداختند ، بقیه جانبازان گفتند پس ما چی !؟ گفتند خب بقیه جانبازان هم باشند ، بعد هم دیدند ای بابا این طوری که صنعت خودروسازی داخلی ورشکست می شود ، گفتند هیچی اصلا، خر ما از کرگی دم نداشت و حالا ما شدیم آش نخورده و دهن سوخته. جناب آقای زریبافان ! خواهش می کنیم تعامل تان با رسانه ها و نحوه تبلیغات تان به نحوی باشد که جامعه را نسبت با ایثارگران بدبین نکند ، مگر قرار نیست هدف شما حرمت و عزت مندی ایثارگران باشد ؟ راه درست ترویج فرهنگ ایثار و ایثارگری این است که این بچه ها در جامعه عزیز و سربلند باشند و اگر بخواهیم عزتمند و با حرمت باشند باید کاری کنیم در چشم و دل مردم هم چنان ایثارگر دیده شوند و نه خدای ناکرده میراث خوار و زیاده طلب و پر توقع. شما مطمئن باشید بدون اینکه تبلیغ بکنید کار شما در جامعه دیده می شود.اصلاً نیازی به تبلیغ ندارید ، ایثارگران در جامعه منتشرند و هر خدمتی شما بکنید خود به خود دیده می شود پس نگران تبلیغات نباشید.

رزمندگان وجانبازان درصد پایین را دریابید
چند نکته را هم درباره برنامه ها عرض می کنم. اولا ً این که «اضعف ایثارگران» را درصدر برنامه هایتان قرار بدهید که می دانم قرار نمی دهید! به قبلی ها هم گفته شد ، قرار ندادند! منِ جانباز 70 درصد قطع نخاع، بحمدالله وضع معیشتی ام خوب است.شما هرچه بیائید به درصدهای پائین تر جانبازی ، وضع بچه ها بدتر می شود تا برسید به جانبازان زیر 25 درصد که اصلاً هیچ حمایتی نه از بنیاد که از هیچ کجای دیگری هم نمی گیرند ، اصلاً بنیاد این ها را قبول ندارد.رزمندگان هم همین طور ، هیچ نهادی از رزمندگان حمایت نمی کند. رزمندگان اس و اساس جامعه ایثارگری هستند. بارها گفته ایم ، رزمندگی وجه اصلی و اولیه ایثارگری است ، بقیه جلوه های ایثارگری مثل جانبازی و آزادگی و انتساب به خانواده شهدا ، وجوه ثانوی و عارضی ایثارگری هستند. ایثارگری اولاً به این بوده که طرف جانش را کف دستش گرفته و رفته است به جبهه. الان خیلی از جانبازان زیر 25 درصد شما ،خیلی از رزمنده های شما عزیز نیستند ، خوار و خفیف و ذلیل هستند در جامعه. آقای زریبافان ! دریابید جانبازان درصد پائین را ، دریابید رزمندگان را. بحمدالله در لایحه جامع خدمات ایثارگران ، این ها دیده شده اند ، به رسمیت شناخته شده اند و امیدواریم هرچه زودتر این قانون تصویب شود.


بنیاد شهید سازمان فوریت هاست

مطلب بعدی این است که ماهیت کاردر بنیاد شهید «فوری بودن بودن» امور است. این جا خیلی نباید به امید کارهای بلند مدت باشید. اصلاً بنیاد شهید سازمان فوریت هاست. شما مثلا اگر بخواهید برای بازنشستگان  یا کارکنان دولت  برنامه ریزی کنید ، به خاطر«خصلت تداوم» که در این امور است. می توانید برنامه ریزی بلند مدت در نظر بگیرید ، بالاخره بازنشسته ها همیشه هستند ، در آینده هم به صورت پیوسته کارکنان نهادها و سازمان ها بازنشست می شوند ، یا مثلاً روش های تأمین اجتماعی هرچه بهتر شود ، بهینه شود و هرچه برنامه ریزی بهتری برای آن انجام شود  خوب است ، چون تأمین اجتماعی منحصر به 10سال و 20 سال نیست ، همیشه باید باشد ، اما مسئله ایثارگران و خدمت رسانی به ایثارگران این طوری نیست ؛ تمام می شود ، آقای زریبافان ! داریم تمام می شویم ! چند سال پیش وقتی آقای دکتر دهقان منصوب شدند ، مشابه همین جلسه شما را با ایثارگران گذاشتند ، همان جا همین مطلب را به ایشان هم عرض کردیم ، گفتیم آقا فوراً به داد جانبازان برسید ، چون این ها دائماً دارند کم می شوند ، 20 سال دیگر ، 30سال دیگر تمام می شوند.برنامه ریزی بلند مدت بی معنا است اینجا ، نفس کار برای جامعه هدف خصوصاً گروه های جانبازی و بالأخص جانبازانی که از حیث سلامت ، پرخطر محسوب می شوند- مثل قطع نخاعی ها -فوریت دارد.خب این را حالا به شما هم می گوییم و امیدواریم توجه بشود.

خانه ما قبل آخرت
یک مورد دیگر  - که باز می دانم به ان عمل نخواهید کرد -  این داستان مراکر چند منظوره رفاهی ، فرهنگی ، ورزشی ، درمانی و آسایشگاهی است. بنده اسمش را گذاشته ام «خانه ماقبل آخرت»! بالأخره ما حالا داریم زندگی مان را می کنیم در کنار خانواده ، ولی ممکن است حالا حالاها عمرمان به این دنیا باقی باشد ، خب شاید نمردیم به این زودی ؟! تکلیف خانواده های ما چیست در دوره پیری و کوری ما ؟ مراقبت از قطع نخاعی و بعضی اشکال دیگر جانبازی در سنین کهولت کار بسیار سختی است. چه بسا در آن سنین و یا حتی همین حالا -در اوقات بیماری و مشکلاتی که به وجود می آید – این بچه ها بیفتند توی دست و بال خانواده ، ممکن است خانواده ها نتوانند از عهده برآیند و خوف ملکوک شدن عزت و حرمت جانبازان هست .اگر هدف شما عبارت باشد از همان تأمین و ارتقای عزت ایثارگری -که صحبتش را کردیم - بدانید که ممکن است در سنین ناتوانی این بچه ها عزت شان مخدوش شود. به جای اینکه این جانباز بیفتند گوشه خانه و با بیماری دست و پنجه نرم کند و اهل خانه ته دلش آرزو کنند کاش هرچه زودتر این بمیرد ، آیا بهتر نیست کاری کنیم که در آن شرایط  دشوار ، این ها یک جایی داشته باشند و قبل از اینکه خانواده ها عاصی بشوند ، اینها بروند به آن مراکز ؟ این مراکز را من یادم هست از زمان مهندس موسوی – که آن زمان خیلی عزیز بود – و بعد در زمان آقای رفیق دوست و بعد مدیران بعدی همین طو ردائماً گفته ایم ، همه هم گفته اند درست است و انجام می دهیم ولی نکردند ! به همین آقای دهقان همان روز اول گفتیم و تا همین روزهای آخر هم تکرار کردیم ، ولی نشد که نشد !برای همین است که فکر می کنم شما هم نخواهید کرد و در دوره شما هم نخواهد شد! حالا اگر عمری باقی بود سر چهار سال به یاد شما هم می آوریم که آقای زریبافان ! دیدید شما هم آسایشگاه نساختید!


لایحه جامع ایثارگران قربانی دعواهای سیاسی شد

خب من عذرخواهی می کنم از برادران عزیز و همین طور آقای زریبافان به خاطر این که عرایضم طولانی شد ، حالا چون آقای مجتهد و بعضی عزیزان دیگر که از جزئیات لایحه جامع ایثارگران اطلاعات بیشتری دارند اینجا حاضر هستند ، در این باره دیگر صحبت نمی کنم. همین قدر عرض می کنم که این لایحه در سرنوشت و زندگی ایثارگران خیلی اهمیت دارد. به نظرم به بهانه های واهی و احیاناً دعواهای سیاسی این لایحه زمین ماند. بحمدالله حضرتعالی قرابت و دوستی صمیمانه با آقای دکتر احمدی نژاد دارید و می شود امیدوار بود که این لایحه در همین ماه های اول تصدی شما به به سرانجام مطلوبی  برسد و این هم حتماً جزو توقعات و مطالبات جدی جامعه ایثارگری از شما خواهد بود.


نظرات 2 + ارسال نظر
محمد حسن غلامعلـــیان چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:41 ب.ظ

« این قافله به کجا میرود »

به نام خدا

با سلام
جناب آقای مهندس سید عزت الله ضرغامی

از جنگ که نه از دفاع مقدس که امروز زیر ذره بین رفته ونسل سومی ها و بعضی میخواهند بدانند چرا هشت سال و نه دوسال ، سخن گفتن جایز نیست . امروز بسیجی در برابر بسیجی قرار داده شده تا حقوق از دست رفته عده ای بیگناه .! که فقط شعار دادند و شیشه شکستند و آتش زدند و ویران کردند و کشتند و زخمی کردند وََ زخمها بر دل ارزش ها نهادند محقق شود .
سردار : وقتی مجروح جنگی مورد بی محبتی قرار گرفت، وقتی دارویش را جیره بندی کر دند و بعد به بهانه نداشتن بودجه و ارز و .....قطع شد، وقتی آنها را زیاده خواه ، منفعت طلب و رانت خوار خواندند آن زمان اشگی در یک چشم و خونی در چشم دیگر داشتی ؟ در طول این سالها از دیدن فیلم آژانس شیشه ای دلت سخت طوفانی و چشمانت بارانی نشد. ؟ اگر شد چه کردی .؟
مظلومیت حاج کاظم ها و عباس ها را دیدی و به دست فراموشی سپردی .
از سردارانی نام بردی که بزرگراهها و پادگانها و اردوگاهها و میدانها زینت بخش نامشان گردید .
ولی ار کسانی که شب تا صبح به درگاه خدا التماس میکنند که به یاران رفته بپیوندند و از این همه درد که روز به روز زیادتر میشود نجات پیدا کنند ا ند وهی به دل راه داده ای .
فرمانده : آنهاکه در بحبوبه انقلاب وجنگ به غرب پناه بردند و دوران اصلاحات آمدند و سهم خواهی کردند و گرفتند و ماندند تا بیشتر بگیرند یا رفتند تا به عیش و نوش خود بپردازند و اگردوباره جشنی بر پاشد بیایند وخود را شریک بدانند و دم از میهن و خاک و آزادی بزنند و تفرقه ایجاد کنند دلتان اتش نگرفت .
بزرگوار : تا کی مسئولین میخواهند از کسیه شهدا خرج کننند ؟ شهدا با خدا معامله کزدند و رفتند تا نزد خالقشان روزی بخورند . با مجروحان که ماندند چه کردید ؟ کدامین مداد را به جای مدال به آنان دادید .فرهنگ شهادت و ایثار را کجا بقا بخشیدید ؟ چرا یک مجروح جنگی آنقدر درمانده شود که جلوی ساختمانی که به اسم او در آن ریاست میکنند خود را آتش بزند و دو روز بعد به بوته فراموشی سپرده شود . دربعضی کشور ها به اسم ندا آقا سلطان چه کارها که نکردند . او ژاندارک قهرمان ملی وشهیدآزادی شد تا شیخ ساد ه لوح هر هفته به منزل انها برود و تسلیتشا ن دهد ، شیخی که فراموش کرد درجمعه خونین مکه نیروهای سعودی با باتوم های برقی ورگبار مسلسل چه بر سر بنده ودیگران که گناهمان اجرای فرمان امام راحل مبنی بر برائت از مشرکین بود آوردند .
اینک ندا سمبل آزادی است و تلویزیون خانه همسایه همیشه خبرهای دست اول از او و خانواده اش پخش میکند ، یکبار میگویند برای تمرین آواز به همراه استادش به کلاس میرفته یا میامده ، یکبار میگویند با استاد فلسفه اش از خیابان رد میشده ، یکبار میگویند او طرفدار هیچکس نبوده وفقط شهید راه آزادی شده .
دلاور : اگر هنر پیشه ای به هر علت ودر هر سن وسالی وبا هر پیشینه ای به دیار باقی بشتابد صدا وسیما چه برنامه ها که تدارک نمی بیند وچه تجلیلها که نمی کند ، چه مراسمها در تالارهای مختلف با حضور سران برپا نمیشود ، هر هفته چند مجروح جنگی در جای جای میهن اسلامیمان به حاجت خود میرسند و به یاران رفته میپیوندند وکسی نمیداند چه دردجانکاهی را با جسم وروح خود تامل کردند ودم برنیاوردند تا خدای ناکرده آبروی نظام خدشه دار شود و صدا وسیما با یک جمله کار را تمام میکند ، او پس از سالها رنج ودرد به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
کدامیک از مسئولین نام آنهارا میدانند ؟ میدانید خانه آنها کجاست ؟ میدانید چگونه زیستند و چگونه
رفتند، میدانید تا چند روز قبل از شهادتشان دنبال پرونده شان بودند تا به مسئولین بنیاد ثابت کنند در جنگ مجروح شده اند .
سردار : ناله سر داده ای برای همسران شهدایی که بعضا" سروسامان گرفتند واز سیاسیون شدند،چرا از انان که کنج عزلت را گزیدند و هیچگاه نامشان در جایی نیامد سخن نگفته اید .
این که گفته من همسر شهید هستم باید میگفت من همسر شهید بودم و نباید از نام سردارانی که مخلصانه به قلب دشمن یورش بردند و طعم شیرین شهادت را چشیدند در رد یا تائید فرد یا گروهی سؤ الستفاده کرد .
سید عزیز : اسلام کامل ترین دین الهی است و ربطی به فرقه جوکیان هند ندارد و هیچکس نمی تواند بر ازدواج همسران شهدا ایرادی بگیرد همچنان که در صدر اسلام هم پیامبر توصیه فرمود ندکه هر کسی میتواند از بین همسران شهدای جنگ فردی را انتخاب کند و به همسری خود در آورد، نکته اینجاست که اگر طالب شهرت و مقام و منزلت هستیم از شهدا خر ج نکنیم .
و به راستی بدا به حال ما که ماندیم و دیدیم یاران و فرزندان امام راحل کارشان به کجاها کشید .
که به حال رفتگان چنان دل میسوزانیم و سینه چاک میدهیم که گویی انان به نا کجا آباد رفته اند و اینان که زخم بر جسم و روح دارند و مانده اند را چه گرانمایه پاس میداریم ، نگاهی به سایت شهید آوینی بیندازیم و ببینیم با این قافله در شب میلاد پرچمدار صحرای کربلا چه کرده اند .

محسن سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:25 ق.ظ

سلام
من جانباز ۴۵ درصد هستم که در شب آزاد سازی خرمشهر مجروح شدم . از همان اوایل بعد از چند عمل جراحی پیوند عصب دستم و فک داشتم و توانستم روی پا بایستم مشغول کار شدم و تا امروز اجاره خانه و هزینه های درمانم را از جیب خودم میپردازم . یک ماشین رنو ۷۸ هم دارم . امسال بدلیل خراب شدن وضعیت جسمی و روانی و هزینه زیاد عمل مجدد کمر و فک و ... ناچار شدم به بنیاد بروم که دیدم از کل سه جلد پرونده قطور فقط چند برگ باقیمانده و الان حدود ۸ ماه است که پیگیر به جریان انداختن پرونده برای ادامه درمان هستم که تا حالا خبری نشده که البته از زمان دکتر احمدی نژاد برخورد بنیاد خیلی عوض شده . یک ماه قبل یک میلیون تومن وام گرفتم و ۸۴۰ هزار تومن خرج عمل فکم کردم . در محل کارم عده ای اصلاح طلب برایم مشکل ایجاد میکنند . من اهل دعوا و شکایت نیستم . من پیشنهاد میکنم کمیته ای از افراد متخصص و دلسوز برای وظیفه بازرسی و رسیدگی به مشکلات جانبازان را بعهده بگیرند چون اعتباراتی که برای جانبازان میگذارند ضربدر سالهای گذشته کنیم هفت جد و آبای جانبازان را تامین میکند اما این اعتبارات منحرف شده و الان معلوم شده این اعتبارات به جیب سران اغتشاش رفته است . من شنیدم برای هر جانباز سالیانه ۳ میلیون تومن برای درمان میگذارند . شما بجای تشکیل قانون حمایت از ایثارگران که آنهم به انحراف کشیده خواهد شد و باعث بوجود آمدن حرف و حدیثهای زیادی در بین مردم میشود که میگویند خوردند و بردند باز هم طلبکارند بیایید کمیته بازرسی از بنیاد تشکیل بدهید آمار واقعی جانبازان مستاجر را به مردم بگویید . قوه قضاییه جولانگاه اصلاح طلبان شده و به حرف جانباز گوش نمیدهند . اصولا اصلاح طلبان سکولار مخالف جامعه ایثار گری هستند . حالا که سن من بالا رفته دیگر تحملم تمام شده پول هم برای درمان و عمل ندارم ماشینم خرابه تا سر کوچه باید با ماشین بروم چون وقتی ۵ دقیقه روی پا بایستم کمرم شدید درد میگیره و پاهام بی حس میشوند موج انفجار کمرم را پیچانده و دیسک کمرم پاره شده و ۲۷ سال با فیزیوتراپی و داروهای قوی اعصاب و روان زندگی میکنم کلیه هایم خونریزی داره هر دو سه ماه خونریزی و درد شدید در اورژانس بیمارستان بستری میشوم گوشم نمیشنود مسخره ام میکنند . همیشه به خود کشی فکر میکنم . خانواده هم کلافه شدند از این همه ناله و درد من که قبل از اعزام به جبهه در سه رشته ورزشی مدال کشوری داشتم که با قدرت بدنی و جوانی تا حالا تحمل کردم اما دیگه تحمل ندارم خسته شدم
اصلا جانبازی را کنار بگذاریم چرا درمان در کشور ما اینقدر هزینه دارد ؟مگر ما آمریکایی هستیم که در ایران زندگی میکنیم . پروژه عمرانی میسازند چند برابر پولش را از مردم میگیرند پس پول این همه صادرات کجا میرود . بهترین میوه کشور را صادر میکنند و بجای آن میوه های ژنتیکی مضر وارد میکنند . انار که برای پاک کردن سمهای داروهای اعصاب در خون بسیار مفید است پیدا نمیشود و با این حقوق باید کیلویی ۳ هزار تومن بدهیم انار سفید خشک بخریم . به خدا پناه میبرم و این درد دل را با خدا کردم و بسیار شکر میکنم که یک ریال مال حرام در زندگیم ندارم و از خدا میخواهم آنها که جیبشان از بیت المال پر شده و بر علیه نظام اغتشاش میکنند به سزای اعمالشان برسند و بیت المال در شکمشان تولید آتش و مریغ و کوفت و حناق و ......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد