روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

گلایه گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی از برخورد دوگانه مسئولان ب

در گفت‌وگو با فارس مطرح شد؛
گلایه گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی از برخورد دوگانه مسئولان بنیاد شهید


خبرگزاری فارس: دبیر گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی گفت: رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خود را خادم خانواده شهدا و ایثارگران معرفی می‌کند اما معلوم نیست برخی معاونان ره به کجا می‌برند و به چه می‌اندیشند





حسین اسرافیلی در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» با گلایه از تناقض در ادعاها و رفتار برخی مسئولان در خصوص جانبازان و ایثارگران گفت: متأسفانه تا خود پیگیر حل مشکلات نباشیم، مسئله‌ای رفع نمی‌شود و آنقدر باید پشت در اتاق مسئولان منتظر بمانیم تا جواب بگیریم.
نایب رئیس انجمن‌ جانبازان نخاعی ایرانیان ادامه داد: جانبازان و ایثارگران زمانی که مسئولیت و تکلیف برعهده‌شان بود، برای دفاع از اسلام و نظام اسلامی بر اساس دستورات حضرت امام (رحمةالله‌علیه) پا به میدان گذاشتند و اکنون، این وظیفه مدیران جامعه است که پیگیر حل مشکلات آنها باشند.
اسرافیلی تأکید کرد: مسئولان کشور بعد از گذشت 20 سال از پایان دفاع مقدس تازه به فکر پیگیری برخی مسائل افتاده‌اند؛ همه به جانبازان ابراز ارادت می‌کنند اما در مرحله اجرا و عمل این ارادت‌ها فراموش می‌شود.
وی خاطرنشان کرد: البته ادعا نمی‌کنم کاری انجام نشده است ولی توان و ظرفیت کشور برای خدمات‌رسانی به ایثارگران بیشتر است.
دبیر گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی کل کشور با طرح این پرسش که آیا مسئولان به وظایف‌شان در خدمت‌رسانی به ایثارگران خوب عمل کرده‌اند یا خیر، تأکید کرد: البته جانبازان هیچ‌گاه توقعی بیش از آنچه که قوانین عنوان شده، ندارند چون با خداوند معامله کرده‌اند اما «مسئولیت» یک بدهکاری است که باید پرداخت شود.
اسرافیلی با گلایه از رفتار برخی مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران اظهار داشت: برخی مسئولان، علی‌رغم ادعایی که دارند در عمل با جانبازان و ایثارگران صادق نیستند.
وی ادامه داد: اواخر خرداد به دفتر معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران رفتم و از ایشان خواستم تا برای جلسه‌ای در دفتر معاونت یا مجمع جانبازان نخاعی ایرانیان قراری را تعیین کنند تا در ابتدای کار علاوه بر آشنایی با نقطه‌نظرات معاون جدید فرهنگی بنیاد شهید، مسائل و مشکلات فرهنگی پیش‌روی جامعه ایثارگری را بدون واسطه و شفاف به اطلاع او برسانیم.
این جانباز 70 درصد گفت: بعد از دو هفته پیگیری برگزاری جلسه از دفتر ایشان، گفتند تاریخ جلسه را فردا صبح اطلاع می‌دهیم که خبری نشد لذا 27 تیر مجدداً‌ به دفتر ایشان مراجعه کردم و بعد از گفت‌وگوی سرپایی با معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، ایشان از دفتر خواستند که وقت ملاقاتی تعیین شود و دو روز بعد از دفتر ایشان تماس گرفته و قرار جلسه را برای 3 مرداد تعیین کردند.
اسرافیلی ادامه داد: روز جلسه، بنده به همراه 13 نفر از جانبازان قطع نخاع عضو مجمع، رأس ساعت 14 منتظر جناب مؤمنین بودیم؛ دفتر معاونت فرهنگی نیز اعلام کرد که جناب مؤمنین تا 5 دقیقه دیگر می‌رسد و ما همچنان منتظر ایشان بودیم تا ساعت از 15:30 گذشت.
وی افزود: با دفتر معاونت تماس گرفتیم و علت را جویا شدیم و پاسخ شنیدیم که «آقای دکتر با راننده به خیابان مقدس اردبیلی،‌خیابان فرخ آمده‌ بودند اما پژوهشکده (مجمع جانبازان نخاعی) را پیدا نکردند»؛ در حالی که پژوهشکده در همان خیابان فرخ و با چندین بنر از فاصله دور نیز قابل رویت است.
اسرافیلی بیان داشت: آیا این اقدام معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران توهین به جانبازان نیست که 13 جانباز قطع نخاع بعد از هفته‌ها پیگیری و تماس تلفنی 4 ساعت منتظر مدیری شوند که همه هم‌ و غمش باید رسیدگی به مسائل آنها و شنیدن حرف‌‌هایشان باشد؛ واقعاً اگر برای آقای مؤمنین دیدار با جانبازان اهمیت و اولویت ندارد،‌ اولویت برنامه‌های ایشان چیست.
این جانباز 70 درصد اظهار داشت: سؤال اینجاست که جناب مؤمنین بدون ارتباط مستقیم و نشنیدن سخنان و درد دل‌های جانبازان و از نزدیک با مشکلات جامعه ایثارگری آشنا نشدن، چگونه می‌تواند برنامه‌های کاری‌ خود را دقیق طراحی کند و هدف‌گذاری درستی داشته باشد.
وی ادامه داد: آیا معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران می‌تواند بدون مشورت با ایثارگران و جانبازان برای این قشر برنامه‌های فرهنگی مناسب و هدفمند طراحی کند تا به معنای حقیقی کلمه در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مؤثر باشد.
اسرافیلی گفت: رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خود را خادم خانواده شهدا و ایثارگران معرفی می‌کند اما معلوم نیست برخی معاونان ره به کجا می‌برند و به چه می‌اندیشند.
نایب رئیس انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان تأکید کرد: جانبازان نخاعی عضو این مجمع در انتظار پاسخ مناسبی از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران هستند.


چرا دولت قانون حمایت از جانبازان شیمیایی را ابلاغ نمی‌کند

چرا دولت قانون حمایت از جانبازان شیمیایی را ابلاغ نمی‌کند

قانون شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی اولین قانونی است که پس از 25 سال برای


نرگس جودکی
تهران امروز

قانون شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی اولین قانونی است که پس از 25 سال برای حمایت از این افراد تدوین و تصویب شده است اما با گذشت 35 روز از تصویب مجلس و شورای نگهبان، دولت اقدامی برای اجرای آن نکرده و هزاران جانباز شیمیایی هنوز چشم انتظارند تا روزی از بلاتکلیفی خلاص شوند.
محمد علی پرتوی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و طراح این قانون می‌گوید: «در حال حاضر مجلس تعطیل است و جانبازان نیز منتظر اجرای این قانون و رهایی از بلاتکلیفی هستند. هر روز چندین نفرکه سال‌های جنگ در جبهه دچار مصدومیت شیمیایی شده‌اند از شهر‌های مختلف کشور با من تماس می‌گیرند و می‌پرسند سرانجام این قانون چه خواهد شد.» او ادامه می‌دهد: «ما در کمیسیون اجتماعی مجلس تلاش داشتیم که قانونی برای حمایت از این مصدومان تدوین شود که مورد استقبال اکثریت نمایندگان هم قرار گرفت. در حال حاضر جانبازان شیمیایی از مظلوم ترین جانبازان هستند که با گذشت سال‌ها از جنگ تحمیلی با مشکلات مختلفی دست به گریبانند.» 


برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید


تقدیر و تشکر انجمن جانبازان نخاعی

هیات مدیره انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان با تقدیر و تشکر از همه جانبازان نخاعی و شرکت کنندگان در اولین مجمع عمومی انجمن خواستار مساعدت و کمک همه جانبازان برای پیشبرد اهداف شد

در این اطلاعیه آمده است:

 

 

 

تشکر و قدردانی

بیاری خداوند متعال وهمت عزیزان جانباز نخاعی اولین مجمع عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان با قوت و شکوه هر بیشتر برگزار گردید، و دوستان ما ثابت کردند علی رغم تصوراتی که احیانا وجود داشته و یا دارد، جامعه ایثارگری از جمله این گروه از جانبازان از چنان رشد و بلوغ اجتماعی و تشکیلاتی برخوردار هستند تا بتوانند دست در دست یکدیگر و با همدلی و در قالب تشکلی مستقل مشکلات و امور مربوط به خود را پیگیری و تا مرحله حل آن تلاش نمایند.
هیئت مدیره انجمن ضمن تشکر و قدردانی از حسن اعتماد تمامی عزیزانی که  در جلسه مجمع حضور یاقتند تشکر ویژه خود را از دوستانی که از نمایندگی جانبازان نخاعی از استانها در مجمع مذکور شرکت نموده اند همچنین از کسانی که به قصد خدمت کاندید شده اند اما موفق به کسب آرای لازم نشدند اعلام می دارد .
و بدینوسیله از تمامی عزیزان درخواست دارد که هیئت مدیره منتخب را در انجام وظائف محوله و اهداف پیش رو یاری نمایند.

هیئت مدیره انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان
8/5/89

اعضای جدید هیات مدیره انجمن جانبازان نخاعی انتخاب شدند

در اولین مجمع عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان

اعضای جدید هیئت مدیره انجمن حانبازان نخاعی ایرانیان توسط اعضا برگزیده شدند.

در ابتدای جلسه پس استماع آیاتی از کلام الله مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران آقای غیاثی رئیس هیئت مدیره قبلی گزارشی از فعالیت های گذشته انجمن ارائه و آقای محسن نجمی بازرس انجمن گزارش خود را قرائت کردند . پس از گزارش رئیس هیات مدیره و بارزس اعضای هیات مدیره انتخابات   - آقایان مجید کهتری، حسین نیکپور، مهندسی فارسی و دکتر نبیل - انتخابات هیئت مدیره انجمن را برگزار کردند .


 پس از انجام انتخابات، جلسه مجمع عمومی فوق العاده تشکیل گردید و طی آن مفادی از اساسنامه انجمن اصلاح شد.


بر اساس این گزارش آقایان

حسین اسرافیلی - محمود غیاثی - حسن ابوطالبی - سید محمد مدنی - حیدر بنایی بعنوان اعضای اصلی هیئت مدیره و

حسین مهرآیین و مصطفی پرکره بعنوان اعضای علی البدل و

شکرالله وفایی بعنوان بازرس اصلی

حاج بانی بعنوان بازرس علی البدل برای مدت 2 سال انتخاب شدند.




# جناب آقای مهندس بنایی دارای مدرک فوق لیسانس  طراحی صنعتی از دانشگاه هنر هستند با عرض پوزش از اشتباه صورت گرفته

اولین مجمع عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان

اولین مجمع عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان برگزار می شود.

 

بگزارش روابط عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان، اولین مجمع عمومی انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان در روز جمعه 1389/5/8 با شرکت اعضای انجمن برگزار می گردد.

بر اساس این گزارش ، در این مجمع پس از شنیدن گزارش کار یکسال گذشته انجمن و ارائه گزارش بازرس انجمن، برای انتخاب اعضای جدید هیئت مدیره انجمن انتخابات انجام خواهد گرفت

آدرس:

شهرک غرب خ ایران زمین اول گلستان جنوبی تالار سبز  ساعت 9/30 الی  13

 

در همین رابطه بخوانید:

 

حسین اسرافیلی در گفت‌وگو با فارس خبر داد:

مردی از جنس بلور


برگرفته از وبلاگ روزهای جانبازی



در صحن جامع رضوی چشمم به جانباز ویلچر سواری افتاد که ویلچرش با بقیه ی ویلچرها متفاوت بود. ویلچر را با چانه اش هدایت می کرد. خودم را به ایشان رساندم و سلام کردم، با چهره ای بشاش با من برخورد کرد. نامش غلامحسین صفایی بود.

برای اینکه یه جوری سر حرف را با ایشان باز کرده باشم سوال کردم ساکن کدام شهر هستید  و بلافاصله سوال کردم شما به ورزش بوچیا علاقه دارید؟

گفت ساکن مشهد هستم به ورزش بوچیا هم علاقه دارم ولی فرصت نمی کنم

گفتم چرا؟

گفت: مشغله ام زیاد است!

تصور بفرمایید جانبازی که به سختی روی ویلچر برانکاردی نشسته و دستانش هم هیچ حرکتی ندارد از کمبود وقت برای انجام کارهایش گله دارد.

گفتم ببخشید مگر مشغله ی شما چیست؟

گفت: نویسنده هستم.

انشا می کنید و برایتان تایپ می کنند؟

نه، خودم تایپ می کنم!

چگونه؟

چگونگی قرار گرفتن کیبورد را طوری طراحی کرده ام که نزدیک صورتم باشد و با یک نی مخصوص که بوسیله ی لب ها و دندانم نگه می دارم به راحتی تایپ می کنم!

این کار را از زمانی شروع کردم که گزارشی از سیمای جمهوری اسلامی دیدم که یک معلول ایرانی در یکی از کشورهای اروپایی به وسیله ی کامپیوتر کتابی نوشته بود من نیز به فکر تهیه ی چنین وسیله ای برامدم. بعد از تهیه ی کامپیوتر و اموزش کار با آن، مشکل تایپ کردن به لطف پروردگار و کمک دوستم اقای صادقی (فرزند شهید صادقی) با طراحی صفحه کلیدی که می شد چند کلید مورد نیاز را همزمان استفاده کرد حل شد.

[با خودم گفتم پس من و (محمد مهدی) و (بهمن) که فقط با یک انگشت تایپ می کنیم دیگر کار شاقی انجام نمی دهیم و نباید زیاد به خودمان ببالیم.]

و کتاب هایی که تالیف کرده اید؟

کتابهای مومن کیست، عوام و خواص، خاطرات جانبازی، عمل صالح و توصیه نامه که کاری است رایانه ای از تالیفات من می باشد.

چگونه مجروح شدید؟

روز27 بهمن 1360 بر اثر اصابت گلوله ای به نخاع گردنم به عنایت خداوند منان به درجه ی جانبازی نائل گشتم و دوران بسیار سخت مجروحیت، و زندگی بدون داشت دست و پا، که حقیقتا زندگی متفاوتی با دوران سلامتی ام  بود، آغاز کردم.

از ایشان سوال کردم فاصله ی منزلتان تا حرم آقا علی ابن موسی الرضا (ع)چقدر است؟

گفت: 7 کیلومتر! که باز هم بر تعجب من افزوده شد. او افزود هر موقع فرصت کنم برای عرض ادب به پیشگاه اقا علی ابن موسی الرضا(ع) به همین منوال شرقیاب می شوم.

ونکته ی جالب تر تغییراتی بود که در ویلچرش ایجاد کرده بود. مثلا با فشردن دکمه ای توسط دهانش پشتی ویلچر را به عقب(حالت خوابیده) یا جلو (حالت عمودی) تغییر می داد. این کار را به وسیله ی جکی که پشت ویلچرش تعبیه کرده بود عملی کرده بود. می گفت این جک مخصوص تخت های اتاق عمل است و حدود 500 هزار تومان هزینه داشته است. یا مثلا آینه ی الکترونیکی روبروی صورتش نصب کرده بود این اینه محوطه ی زیادی از فضای پشت سرش را بصورت انلاین ضبط و پخش می کرد.

کنار دسته ی ویلچر، صندلی کوچکی تعبیه کرده بود که می شد یک نفر کنار او بنشیند و همسفرش باشد.

می گفت مسئول قسمت فرهنگی اسایشگاه جانبازان مشهد، عضو هیئت امنای مسجد وهیئت عزاداری محل هم می باشم. خیلی لذت بردم از این همه اراده و پشتکارش. به غیر از من که خیلی تنبل هستم به نظر می رسد جانبازان ضایعه ی نخاعی گردنی اراده و تلاش شان خیلی زیاد است و چنانچه تصمیم بگیرند کاری را انجام دهند به هر طریق ممکن آن تصمیم را عملی می کنند.

خیلی به من اصرار کردند که یک وعده برای شام یا ناهار به منزلشان بروم ولی من چون تعداد همراهان و همسفرانم زیاد بودند از پذیرفتن دعوتشان امتناع کردم.  فکر می کنم کمی از من دلگیر شدند ولی خودم دلم راضی نمی شد تعداد زیادی را بر سر خانواده اش خراب کنم، هرچند بی میل نبودم  که در مورد رایانه و وسایل توانبخشی استفاده شده در منزل شان و ابداعاتی که برای راحت تر زندگی کردن بکار برده بودند، مطلع و اگاه شوم.

باور کنید خجالت کشدیم در برابر اراده، بزرگی و صبوری او خودم را هم جانباز بدانم. جانباز واقعی اوست و همسر گرامی اش که کلیه کارهای او از جمله غذا دادن به جانباز و کارهای طاقت فرسای دیگری بر عهده ی اوست.


مشکل اصلی بنیاد شهید و امور ایثارگران: «قیمومت» به جای «خدمت»!!!



مشکل اصلی بنیاد شهید و امور ایثارگران: «قیمومت» به جای «خدمت»!!!؟؟؟



یادداشت جالب زیر را یکی از دوستان جانباز برای ما ارسال کرده اند که عینا تقدیم می گردد


سلام و احترام



تا آنجا که بنده می‌دانم، روح سفر کردة این امت و امام عظیم‌الشأن‌، خمینی کبیر (ره)، دست کم دو تعبیر کلیدی دربارة جانبازان دارند که باید مبنای هرگونه سیاست‌گزاری دربارة این قشر از ایثارگران قرار می‌گرفت و بگیرد (البته پیشاپیش از کم اطلاعی خود هم دربارة سخنان حضرت امام (ره) پیرامون جایگاه دیگر قشرهای معظم ایثارگر و هم دربارة سخنان رهبر فرزانة انقلاب و مقام عظمای ولایت، عذر می‌خواهم و اصلاح و تکمیل عرایض خود را به عزیزان دیگر واگذار می‌کنم). این دو سخن ـ که در عین حال می‌توانند بیانگر دیدگاه آن عزیز دربارة دیگر اقشار ایثارگر نیز باشند ـ به شرح زیرند: «جانبازان، رهبران این نهضتند» و «خدمت به جانبازان، خدمت به نبی اکرم (ص) است».



اما کمترین بررسی دربارة دیدگاهی که در طول حیات انقلاب اسلامی، منشأ سیاست‌گزاری دربارة این قشر ـ و بلکه مجموع ایثارگران معظم انقلاب اسلامی ـ بوده است، به‌روشنی نشان می‌دهد که سخن اول، هیچ‌گاه به‌عنوان یک راهبرد، مورد عنایت مجموعة سیاست‌گزاری در حوزة ایثارگران قرار نگرفته است. معنا و ابعاد «خدمت» در سخن دوم نیز که با نگاه به مخدوم آن، روشن می‌شود، به‌شکلی بسیار مبتذل و تأسف‌بار، تغییر یافته است. به بیان دیگر، آشکار است که امام راحل، در این سخن، ماهیت خدمت به این قشر را از جنس خدمت به پیامبر اسلام (ص) به شمار آورده‌اند و با این تعبیر (که معنای درست آن، البته با توجه به سخن اول، روشن می‌شود) دست کم، به این نکته توجه داده‌اند که ماهیت و سمت و سوی این خدمت‌رسانی باید به‌گونه‌ای تعیین شود که گویی مخدومان آن از نوعی جایگاه رهبری معنوی در جامعة اسلامی ایران برخوردارند. یعنی همان نکته‌ای که در سخن نخست، مورد توجه ایشان قرار گرفته و مانند دیگر سخنان گهربار ایشان، نشان دهندة بینش ژرف و تحلیل عمیق اجتماعی و فرهنگی از جایگاه تأثیرگذار اقشار ایثارگر در یک جامعة اسلامی است.



اما نگاه به بخش عمده‌ای از سیاستها و عملکردهای اجرایی رده‌های مختلف مدیریتی در سازمانهای متولی امور ایثارگران، به‌خوبی این واقعیت اسف‌بار را آشکار می‌کند که این تعریف ارزشی از «خدمت‌رسانی به ایثارگران»، به دلایل شایان توجهی ـ که تفصیل آن در حوصلة این عریضه نیست ـ در دام تحریفی انشاءالله ناآگاهانه، اما عمیق،  افتاده و ویژگی‌های اثرگذار و شفابخش ـ و حتی ارزشی و اسلامی ـ خود را در دو گام مهم، از دست داده است. در گام نخست، تعریف مورد نظر امام (ره)، جای خود را به تعریفی از جنس «خدمت‌رسانی به نیازمندان» داده است؛ و در گام دوم، مفهوم «قیمومت» جایگزین «خدمت‌رسانی» شده است. خلاصه اینکه این فرمان راهبردی در فراز و نشیبهای اجرایی سازمانهای متولی امور ایثارگران، جای خود را به مفهومی از جنس «قیمومت صغار یا نیازمندان» داده است.



شواهد این ادعا آن‌چنان فراوان و آشکارند که فرد با کمترین آشنایی با مجموعه‌های متولی امور ایثارگران به‌راحتی به درستی آن، اعتراف می‌کند. در اینجا به برخی از نمونه‌های قطعی و تعیین کنندة این شواهد اشاره می‌کنیم. نمونة نخست را می‌توانیم با بررسی شمار ایثارگرانی دریابیم که تاکنون این فرصت را داشته‌اند تا در سطوح مختلف تصمیم‌گیری و یا حتی کارشناسی و مشاوره در امور مربوط به این قشر، ایفای نقش کنند. نمونة دیگر، وضعیت ابهام‌آفرین و مسأله‌ساز تشکیل مجلس مشورتی ایثارگران است. البته در اینجا باید توضیح دهم که بنده در صلاحیت و ارزشمندی هیچ یک از نمایندگان محترم، تردیدی به خود راه نداده و نمی‌دهم. بلکه نکتة مورد نظرم، نحوة انتخاب و تشکیل این مجلس است که حتی به جای آنکه همانند دیگر انتخابات صنفی، منطقه‌ای یا ملّی برای اعضای جامعة هدف، «بلوغ»، «توان» و «حق» تشخیص و انتخاب قائل شوند، نمایندگان این مجلس ـ آنهم مشورتی!!! ـ را از میان مشاوران معین فرمانداران و استانداران انتخاب کرده‌اند و، در واقع، این میزان از صلاحیت را هم برای فرمانداران و استانداران قائل شده و توهینی نابخشودنی به جامعة ایثارگران کرده‌اند. و و و ... .



غرض بنده از این مقدمات، گله‌گزاری از گذشته یا سیاه‌نمایی وضع موجود نیست. بلکه توجه دادن مجموعة متولیان امور ایثارگران به ریشة مشکلاتی است که ـ نه تنها ایثارگران که ـ خود آنها را هم روز به روز بیشتر در خود، غرق می‌کند و بر میزان مسئولیت و تقصیرشان می‌افزاید. فراوانی قابل توجه سیاستهای رفاهی و فرهنگی ناموفق، بالا گرفتن نارضایتی‌ها در میان قشری که همة هستی خود را در راه اسلام، انقلاب و ولایت فقیه، فدا کرده و با نجابت تمام، همة مشکلات و نارسایی‌ها و حتی توهین‌ها را به جان خریده‌اند و از همه مهم‌تر ناکامی دردآور این مجموعه از تعریف جایگاه ارزشی این قشر و فرهنگ‌سازی دربارة آن در جامعه، همه و همه، ناشی از آن است که آنان، تعریف و فهم درستی از رسالت خود نداشته‌اند. البته، می‌پذیرم که این ادعا، چیزی نیست که با گفتن مثل منی، ثابت یا از سوی این متولیان محترم، پذیرفته شود. بلکه اگر آنان، گوشی شنوا و دلی دردمند داشته باشند ـ که انشاءالله دارند ـ می‌توانند به دو شکل زیر دربارة درستی آن تحقیق کنند:



1. آن را به‌عنوان یک نظرخواهی جمعی در رسانه‌های مربوط به ایثارگران ـ نشریات، سایتها، وبلاگها ـ مطرح کنند. البته این کار را خود شما هم می‌توانید ـ و بلکه تقاضا دارم که ـ انجام دهید.
2. به‌عنوان یک موضوع تحقیق، بررسی در این باره را از پژوهشگران حوزه‌های مختلف علوم انسانی بخواهند (و البته از آنان، جوابی فرمایشی طلب نکنند). برای مثال و به‌عنوان مقدمه‌ای برای طرح اینگونه پرسشها می‌توان در اینجا به محتوای نظریة «انگ‌زنی» در حوزة آسیب‌شناسی اجتماعی اشاره کرد که می‌تواند نقش مهم ـ و البته مخرب ـ مجموعه‌های متولی امور ایثارگران را در رفتارهای به‌ظاهر ناروای برخی ایثارگران و همچنین در شکل دادن به برداشتهای جامعه دربارة این قشر و جایگاه آنان در جامعه، نشان دهد.



در اینجا با پوزش از طولانی شدن سخن، به همین مقدار بسنده می‌کنم و ادامه را به شرط حیات و توفیق الهی به مجال دیگری وامی‌گذارم.

توضیح دبیر اجتماعی روزنامه تهران امروز


توضیح سردبیر اجتماعی روزنامه تهران امروز


با عرض سلام و تبریک نیمه شعبان در خصوص مطلب شما برادر عزیزم نکاتی را به استحضار می رسانم .

در تاریخ 31 تیر ماه در ستون سمت چپ صفحه 15 روزنامه خبری در مورد رئیس هیات انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت منتشر کردیم که از بنیاد شهید درباره آمار مصدومان شیمیایی گله کرده بود که من فایل ان را به پیوست تقدیم می کنم.
فردای همان روز خبری در مورد ... در همان ستون کار شده بود و متاسفانه به دلیل سرعت و عجله در کار خبر و البته سهل انگاری غیر عمد. در تصحیح و نمونه خوانی به سرکلیشه توجه نشده بود که باید تغییر می کرد
در کار روزنامه به خاطر سرعت در کار، گاهی اشتباهاتی روی می دهد که اصلا عمدی نیست. اما این اتفاق بدی بود و نباید  می افتاد و وقتی ما هم فردای چاپ دیدیم همگی متاثر شدیم و اگر هم سکوت کردیم و توضیح و پوزشی ننوشتیم به این خاطر بود که فکر کردیم انتشار آن باعث گسترش آن خواهد شد لذا تصمیم گرفتیم ضمن دقت بیشتر به صورت عملی جبران مافات کرده و بیشتر به اخبار جانبازان عزیر و مشکلاتشان توجه کنیم.برای همین از دیروز ستون جانبازان را به عنوان ستون ثابت تعریف و از این پس خبرها و مشکلات جانبازان را منعکس خواهم کرد.
بنده مسئول این ماجرا هستم چون دبیر اجتماعی هستم . بنده حقیر دو سال در دفتر ادبیات و مقاومت حوزه هنری در کنار آقایان بهبودی و سرهنگی و قزوه و محمد حسین جعفریان به جمع آوری آثار بچه های جنگ می پرداختم .  سالهاعضو بسیج سیده الشهداء اسلامشهربوده ام .3 سال در گروه تلویزونی سپاه پاسداران در مورد جنگ برنامه ساختم.
کارم در روزنامه نگاری را در صفحه جبهه و جنگ روزنامه جمهوری با آقای علوی شروع کردم . و خانواده شهید هم هستم.
می خواهم بگویم من همیشه به بچه های جنگ ارادت قلبی داشته و دارم . آن اتفاق بد واقعا غیر عمد بود. ولی خیلی متاسفم که این اتفاق افتادو واقعا از شما و همه بر و بچه های جنگ پوزش می خواهم. اما اگر این پوزش مرا  نپذیرفتید من حاضرم از فردا خودم در خواست اخراجم را بدهم . یا هر حکمی که شما بدهید با جان و دل بپذیرم.
با نهایت احترام و عرض ارادت به همه شما جانبازان بزرگوار
یا حق
برادرکوچکتان اکبر هاشمی

نیمه شعبان مبارکباد

السلام علیک یا حجه بن الحسن یا قائم آل محمد

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 






ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی


دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجای

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد


شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

حافظ علیه السلام

اقدام غیر اخلاقی و غیر فرهنگی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ای

اقدام غیر اخلاقی و غیر فرهنگی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران 

 

 بگزارش دبیر گروه پیگیری جانبازان نخاعی: 

معاون جدید الانتصاب معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران علی رغم قولی که بعد از بارها درخواست جلسه از سوی گروه پیگیری برای شرکت در جلسه این گروه  داده بود با سرکار گذاشتن جانبازان، در جلسه حضور نیافت 

بدنبال انتصاب آقای مومنین به سمت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران ، گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی بمنظور آشنایی با نقطه نظرات فرهنگی ایشان و مطرح نمودن مشکلات و درخواست های جانبازان تصمیم گرفت با ایشان جلسه داشته باشد. 

یدین منظور بعد از چندین بار پیگیری و ارسال دعوتنامه کتبی و بعد از قول شفاهی که جناب آقای مومنین به دبیر گروه پیگیری می دهند. 

قرار جلسه برای روز یکشنبه 3/5/89 ساعت 14 تعیین می گردد. 

در حالیکه اعضای گروه با وجود همه مشکلات جسمی از ساعتها قبل برای این دیدار در محل جلسه حضور می یابند و منتظر ایشان بودنند. باگذشت بیش از یک ساعت ایشان شرف حضور نیافتند. 

 

دبیر گروه پیگیری با دفتر معاون فرهنگی تماس گرفته و از آنها علت عدم حضور را جویا می شوند. 

مسئول دفتر در یک توجیه سبک و غیر عقلایی می گویند ایشان نتوانسته اند آدرس محل جلسه را پیدا کنند ( گم شدند) 

 

این در حالیست که  

1- آدرس محل پیگیری روشن و صریح و مشخص است  

2- آدرس محل گروه پیگیری و شماره تلفن موبایل دبیر گروه در پایین دعوت نامه موجود می باشد.  

3-معاون فرهنگی گم کرده ره چگونه تواند شود رهنما 

4- از آقای زریبافان که خود را نه رئیس بلکه خدمتگزار ایثارگران می نامد می خواهیم کسانی را به معاونت و مسئولیت بنیاد بگمارند که به قول و قرار و عهد و پیمان خود پایند باشند 

 

چرا که لادین لمن لا عهدله