روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

تجلیل از مقام جانبازی به شیوه اصول گرایی

 
 
تجلیل از مقام جانبازی به شیوه اصول گرایی
 
 
روز قبل (سه شبنه ۷/۶/۸۵) مصادف با سالروز تولد قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس و روز جانباز همایشی با عنوان « همایش سال پیامبر اعظم- تجلیل از مقام جانباز- دولت عدالت محور و توانمندی هسته‌ای»
از سوی هیئت پیروان ولایت - دفتر مرکزی حمایتهای مردمی از اهداف رئیس جمهور  در سالن ورزشی شهدای هفتم تیر برگزارشد.
 
از روز قبلش زنگ پشت زنگ به جانبازان که می خواهیم همایشی برای تجلیل از جانبازان نخبه برگزار کنیم  حتما شرکت کنید.
 
همان در بدو ورود به ورزشگاه  دیدم محل برگزاری در سالنی است که تعداد زیادی پله دارد جلوی پله ها منتظر ماندم شاید کمکی برسد و وارد سالن شوم افراد زیادی بی توجه و شتابان از پله ها بالا و پایین می رفتند بدون توجه به این حقیر درمانده!!!
 
دعوت کنندگان محترم کجا هستند؟ احتمالا یادشان رفته جانباز دست و پا شکسته دعوت کرده‌اند و یا فکر کردن جانباز آدم سالمی است که  روی صندلی چرخ دار می‌نشیند و هر نیاز بود بلند میشود و ویلچیرش را بدوش می‌گیرد و از موانع رد می‌شود.
 
به هر حال با پیشنهاد کمک چند از مدعوین محترم با ترس و لرز و سلام و صلوات از پله ها بالا رفتیم و وارد سالن محل برگزاری همایش شدم.
 
فضا همایش بنظر نمی رسید فضای تجلیل باشد در کنار حضور تعدادی از جانبازان جمع زیادتری از افرادی دعوت شده بودند که بنظر می‌رسید علت حضورشان جانبازی شان نباشد.
 
همایش با اجرای چند سرود و تواشیح شروع شد در حالیکه بی نظمی در کل همایش به چشم می خورد.
 
سخنران اول خانم افتخاری بود  در باره ایثار و شهادت و جانبازی گفت و تصویب لایحه خدمات رسانی به ایثارگران را از خدمات مجلس اصولگرا به ایثارگران برشمرد که در روز جانباز مجلس تقدیم جانبازان کرده است.
 
دو سه سخنران بعدی که پشت تریبون قرار گرفتن همه موضوع اصلی صحبت هاشان؛ لزوم وحدت اصول گرایان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان و حتی ریاست جمهوری آینده بود.
در  پایان هم از کلیه اعضای دفاتر حمایتهای مردمی از اهداف رئیس جمهور که شهرها و استانهای مختلف کشور در این مراسم حضور پیدا کرده بودند تشکر کردند.
 
 
یکباره دوزاریم افتاد ( واقعا ما جانبازان چقدر ساده ایم) ای دل غافل مراسم مراسم تجلیل از جانبازان نخبه نبود جلسه جلسه حزبی و گروهی بود
اما چرا از ما دعوت کرده بودند . من که شعور به مسائل سیاسی قد نمی دهه خودتان تحلیل کنید..........
 
 
من شخصا از حضور جانبازان عزیزی که با زحمت و سختی بسیار و با داشتن مشغله فراوان به احترام گفته برخی از عزیزان در این همایش سیاسی که هیچ برنامه‌ای برای تجلیل از جانبازان نخبه نداشتند شرکت داده شدند معذرت می خواهم .
 
درپایان مراسم جانباز شیمیایی ۷۰٪ دکتر رحیمی که همراه با کپسول اکسیژن در همایش شرکت کرده بود به شدت به دبیر همایش اعتراض کرد و به ایشان گفت به عنوان یک جانباز استاد دانشگاه وقت من بسیار عزیزتر از آن است که  در این همایش های حزبی و گروهی تلف شود .
 
جانباز فقط پیرو ولایت و زیر پرچم ولایت سینه می زند.
 
 
امسال روز جانباز چه روزی بود:
 
مجلس اصول گرا  علی رغم خواست و میل جانبازان لایحه ایثارگری را بر قد و قامت  این قشر دوخت و بر تنش کرد
 
رئیس جمهور محترم علی رغم وعده‌ای که به تعدادی از جانبازان داده بود لایحه را پس نگرفت
 
گروهی اصول گرا بنام جانباز همایش سیاسی برگزار کرد.
و.........
 
 
همچنین بخوانید:
 

تجمع اعتراضی جانبازان

 

تجمع اعتراضی جانبازان به مصوبه «« لایحه خدمات رسانی به جانبازان و ایثارگران»»

بر اساس گزارش رسیده :

تجمع اعتراضی جانبازان و خانواده ایثارگران به مصوبه «« لایحه خدمات رسانی به جانبازان و ایثارگران »» فردا ۵/۶/۸۵  از ساعت ۳۰/۷ صبح مقابل مجلس شورای اسلامی میدان بهارستان مقابل درب ورودی نمایندگان مجلس

 

لایحه خدمت رسانی به جانبازان که از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران تهیه شده و تا چندی پیش در کمیسیونهای مجلس مطرح بود بدون در نظر گرفتن انتقاد و پیشنهادات جانبازان و خانواده ایثارگران و اعمال نظر بنیاد شهید به تصویب رسیده است.

جانبازان و خانواده ایثارگران قصد دارند با این تجمع در مقابل مجلس به نمایندگان محترم یادآوری کنند این لایحه بدون در نظر گرفتن خواسته ها و پیشنهادات این قشر ایثارگر و به تصویب رسیده و نمی‌تواند مثمر ثمر باشد.

بر اساس این گزارش از کلیه جانباران و ایثارگران دعوت شده است بمنظور حفظ و رعایت حقوق مسلم و مشروعه این قشر ایثارگر به این تجمع بپیوندند.

تنها تو مانده‌ای نصرالله!

 
تنها تو مانده‌ای نصرالله!
 
شعری از علیرضا قزوه
 
 
 
 

شرم الشیخ کوفه است و
جنوب‌، نینوا!
دارد جنوب شبیه کربلا می شود
مدیترانه‌، فرات است
فرات‌، عبای توست!
برای این همه زخمی
برای این همه بی کفن
تنها ردای مهربان تو مانده است!

وگرنه این سران
دشداشه‌هاشان را
پرچم صلح کردند و فروختند
شاید اگر نبود نفت می‌جنگیدند
دیروز، ذوالفقار را
با قطعنامه‌ها
تاق زدند
امروز منتظرند
که از قطعنامه‌ها
زمین و نان
فرشته و غلمان ببارد!
بارید!
و قطعنامه همین بمبی ست
که دارد می‌بارد!

جنوب غرق خون است و
غزه آهوی زخمی
تو تنها مانده ای نصرالله!
در خیبری به نام جنوب
و هواپیماها دارند خندق می کنند و
کودکان زخمی تشنه اند
تو رفته ای از شریعه آب بیاوری
در برابر چشم این همه ماهواره جاسوسی

اوضاع روزگار بد نیست
از سران عرب
یکی با شمشیری از طلا بر کمر
دارد ریشش را خضاب می‌کند و
یکی
همیشه در مواقع حساس
به سجده می‌رود
شیخ فلان
تا دشداشه را عوض کند

شیخ الرشید تا سان ببیند از برابر عکسش
شاه کوچک تا برگردد از تعطیلات آمریکایی
دیر خواهد شد
نماد ارتش عربی
پلیس مصراست
که همچنان حمله می کند به الازهر!
جان بولتون دارد پارس می‌کند در سازمان ملل!

تنها تو مانده ای نصرالله!
پس شمشیر را پس بگیر و
اسب را پس بگیر و
شریعه را پس بگیر و
غیرت عربی را پس بگیر
که پادشاهان عرب
شیهه اسبان مرده‌اند

 

ابو عطای شرقی



در کودکی یکی از سوال های همیشگی ام این بود که آیا در همه جای دنیا این همه خائن هست یا فقط در ایران ما اینچنین است.

وفتی کتاب تاریخ را ورق می زدم غم بزرگی تمام وجودم را فرا می‌گرفت تا حدی که نمی توانستم جلوی بغضم را بگیرم. به درس تاریخ علاقمند بودم اما از کتاب تاریخ بدم می آمد. بعد ها وقتی بزرگتر شدم بر من معلوم شد که اکثر قریب به اتفاق هم نسلان من از چنین احساسی در رنج بوده اند و کمابیش تجربه ای مشترک را از سر گذرانده ایم و بی‌آن که به نتیجه ای برسیم کودکی را از سر گذرانده ایم بدون آن که لحظه ای این احساسات یا تجربیات را فراموش کنیم.

اتفاقات این روزها باعث شده است تا دوباره این احساسات در من زنده شود و این سوال لحظه ای مرا رها نکند که آیا در همه دنیا این همه خائن هست؟

در حالی که امریکا و دوستانش آشکارا از تغییر در خاورمیانه دم می زنند و خاور میانه را با آزمایشگاه اشتباه گرفته اند و با الهام از تکنیک شبیه سازی به دنبال خاورمیانه بزرگ هستند غافل از آن که مشخص نشد نظم نوین جهانی به کجا انجامید؟ در حالی که هزاران زندانی فلسطینی در زندان های اسراییل به سر می‌برند و صرفا چند سرباز اسراییلی در دست حزب الله و حماس قرار دارد.

در حالی که بیش از دو هفته از حملات کشنده اسراییل به نوار غزه می‌گذشت و دنیا کور و کر و لال بود.

در حالی که ارتش لبنان کم ترین توان دفاع از لبنان را ندارد و جنگنده های اسراییلی بدون هراس آسمان فلسطین و لبنان را در می نوردند. در حای که قطعنامه های سازمان ملل فقط برای لبنان و فلسطین و جهان اسلام و کشورهای جنوب لازم الاجراست.

در حالی که نخست وزیر اسپانیا چفیه فلسطینی بر گردن می اندازد.

در حالی که یک پای ثابت تمام جنگها و جنگ افروزیها امریکا واسراییل هستند و عرصه قریب به اتفاق این جنگ ها سرزمین های اسلامی است.

در حالی که تمام کودکی و بزرگسالی ما در مزاحمت و فتنه انگیزی امریکا و دوستانش گذشت و فرزندان ما هم چنین ارث می‌برند.

 چاپ صفحه اول یک روزنامه که داعیه انسان دوستی و صلح طلبی اش گوی سبقت از همگان ربوده است با عنوان تمسخر آمیز بیروت زنده است در کنار عکسهایی متناقض با تیتر که نشانگر عمق ویران گری رژیم صهیونیستی است چه معنایی جز نشر وتبلیغ خیانت و خائن پروری می دهد.

خیانت به خود و به هویت اسلامی و به اهداف و آرمان های انقلاب و مردم و امام . بی دلیل نیست که گفته اند وقتی آب سر بالا می رود قورباغه ابو عطا می خواند . آیا سردبیرمحترم این روزنامه خود احمق است یا مردم و افکار عمومی را احمق فرض می کند که چنین بی پروا تخم نفاق می پراکند. به نظر میاید که ایشان در کودکی و در مدرسه مانند ما درس تاریخ نخوانده اند یا به تاریخ سرزمین های دیگر بیشتر عشق می ورزند یا شاید هم به ژورنالیسم در کشور های دشمن بیشتر علاقمندند. یا شاید هم روزنامه شرق را با شعبه ایرانی روزنامه‌های امریکایی و اسراییلی اشتباه گرفته‌اند. آن چه مسلم است این که هیچ بهانه ای را نمی توان برای سر پوش گذاشتن بر این نفخه نفاق و همراهی با دشمنان قسم خورده این ملت و اعتقادات و آیینش پذیرفت. در هیچ کجای مطلب نشانی از همراهی و مطابقت  ولو یک کلمه با عکس انتخابی به چشم نمی خورد. این تناقض تا حدی است که بگوییم شرق همان غرب است. جالب آن است که در سمت راست لوگوی شرق جوابیه این روزنامه به کیهان چاپ شده است که عمده استدلال آن بر پایه برتری حجمی و کمی این روزنامه درپوشش اخبار لبنان استوار است. وای بر ما که یک مطلب این روزنامه چنین فتنه انگیز است و وای بر ما که این روز نامه بیشترین حجم مطالب در این باره را داشته است.

در آخر از باب خیر خواهی و از سر تذکر یادآور میشویم که حداقل اگر به هیچ فطرتی و به هیچ آیینی و به هیچ مرامی معتقد نیستید لااقل آزاده باشید و انصاف به خرج دهید. ورق بر میگردد وتاریخ رقم خواهد زد که نه تنها بیروت بلکه لبنان و فراتر از همه این ها فلسطین وفدس زنده و پایدار می مانند البته نه به زعم شما و نه حتی با قلم و روزنامه شما.

در سفرهای استانی با اقای دهقان

با آقای دهقان در سفرهای استانی هیات دولت

 

از مهمترین برنامه های دولت آقای احمدی نژاد سفرهای استانی هیئت دولت است.

حضور مدیریت کلان کشور در استانها برای بررسی مسایل ومشکلات مردم امر بسیار پسندیده ای است که در باره اّثار مطلوب آن سخن بسیار گفته شده است.حضور کلیه اعضای دولت در این نشستها هم باعث می شود هیچ حوزه ای از نتایج این حضور بی بهره نماند و رضایت تمامی اقشار را هر چند نسبی جلب نماید. یکی از این اقشار جامعه ایثارگران کشور می باشد که از رهگذر این سفرها به طرح نظرات و مسایل و مطالباتش می پردازد. اما به نظر میاید که اختصاص بخشی از برنامه سفر به ایثارگران وجانبازان بیشتر جنبه تشریفاتی دارد . درست که در هر سفری دیدار هایی با این خانواده ها صورت می گیرد اما معمولا کمتر شاهد آثار مثبت مربوط به این دیدارها در زندگی ایثارگران هستیم و درسفرهای استانی تقریبا هرگز در اخبار و رسانه ها‌ شاهد گزارش یا اخباری مطلوب این قشر نیستیم.

 

به نظر میاید که اختصاص بخشی از برنامه سفر به ایثارگران وجانبازان بیشتر جنبه تشریفاتی دارد . درست که در هر سفری دیدار هایی با این خانواده ها صورت می گیرد اما معمولا کمتر شاهد آثار مثبت مربوط به این دیدارها در زندگی ایثارگران هستیم و درسفرهای استانی تقریبا هرگز در اخبار و رسانه ها‌ شاهد گزارش یا اخباری مطلوب این قشر نیستیم

برای مثال درخواست رسیدگی به مشکل قطع غیر قانونی حقوق مستمری جانبازان شاغل درسازمانهای دولتی یکی از بیشترین درخواست های مشترک در تمامی سفر های استانی رییس جمهور است اما ما هیچ نشانه ای از تاثیر این شکایات در تصمیم گیری های دولت نمی بینیم. قطع حقوق این دسته از جانبازان که تعداد کمی هم نیستند تخلف آشکار دولت و اجحاف و ظلم مضاعف به جانبازان است و آشکارا بر خلاف سیاست عدالت محوری دولت نهم است.

درخواست رسیدگی به مشکل قطع غیر قانونی حقوق مستمری جانبازان شاغل درسازمانهای دولتی یکی از بیشترین درخواست های مشترک در تمامی سفر های استانی رییس جمهور است اما ما هیچ نشانه ای از تاثیر این شکایات در تصمیم گیری های دولت نمی بینیم. قطع حقوق این دسته از جانبازان که تعداد کمی هم نیستند تخلف آشکار دولت و اجحاف و ظلم مضاعف به جانبازان است و آشکارا بر خلاف سیاست عدالت محوری دولت نهم است

آیا ذکر این مثال روشنگر ادعای فوق نیست . حال اگر چنین است مشکل در کجاست ؟ آیا مشکل در شعار های دولت است و تمام حوزه ها از این مشکل رنج می برند و سفرهای استانی نمایشی بیش نیست که از واقعیت به دور است یا این که معاون رییس جمهور و شخص آقای دهقان نمی تواند از حقوق زیر مجموعه اش به خوبی دفاع نماید و حداقل مشکلاتی اینچنین را که مربوط به تمام کشور است از رهگذر این نشست ها برطرف نماید. امیدواریم که هیچ یک از گفته های فوق واقعیت نداشته باشد. چه خوب است روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران و همچنین سایت ایثار کمی زحمت به خود بدهند و در باره این سفرها و ره توشه ودستاورد بنیاد ازاین حضور دست کم اطلاعاتی به افکار عمومی به خصوص ایثارگران ارائه بدهند.
اطلاعاتی در باره کمیت و کیفیت تصمیم سازی های مربوط به ایثارگران ونقش این مصوبات در ارتقاء زندگی این قشر و همچنین نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت در کشور بر اثر حضور مستقیم دولت در میان مردم تا لااقل کسانی مانند ما به بیراهه نیفتند و اسباب زحمت خود و دیگران را فراهم ننمایند.

 


در خدمت و خیانت ورزشکاران


تیم ملی فوتبال از هم پاشیده ایران از المان بازگشت اما نه لزوما به ایران بلکه بسته به فراخورشجاعت مسولییت پذیری عرق ملی حرفه ای گری رندبازی و ......بین اروپا وامریکا اب رفت و یک ملت را با دنیایی از امید های
بربادرفته تنها گذاشت.
در اینجا نه قصد داریم و نه توان ان را که به معرفی کسانی بپرداریم که از نردبام ارزو و امید این ملت بالا رفتند واز انتظارات به حق انان صرفا جیبی برای خود دوختند.زیرا افکار عمومی به اندازه کافی توان احقاق حق خود را دارد وبه خوبی سره را از ناسره تشخیص می دهد.
بلکه میخواهیم این نکته را مشخص نماییم که هر افتخار افرینی لزوما خدمت نیست و هر فرصت سوزی لزوما خیانت نیست.و مردم بهترین داوران ثشخیص این موضوع هستند.
بر فرض خیانتی در کار باشد وخائنی پیدا شود ان چه مسلم است ورزش از فواعدی پیروی می کند که مبتنی بر بخت ازمایی مدعیان قهرمانی و پهلوانی است وپیروز های این میدان می مانند وشکست خوردگان می روند پس محاکمه ومحکوم و مجازات قضایی در این دنیا جایی ندارد.
اما ماجرا به همین سادگی هم نیست.ممکن است از محاکمه خبری نباشد اما داوری افکار عمومی به جای خود باقیست و حافظه تاریخی جامعه ان را هرگز فراموش نخواهد کرد.
در حافظه تاریخی این مردم روزهای تلخ و شیرین زیادی وجود داردکهبخشی از هویت تاریخی و فرهنگی انان را شکل میدهد.
زمانی وسعت این خاک بیش از دو برابر مساحت امروز ایران بود اما به لطف حکومت بخشنده قاجار به کمتر از نصف کاهش یافت و ما همیشه عمرمان با بغضی در گلو و نا خود اگاهمان مواجهیم که رهایی از ان ممکن نیست.
از طرفی شاهد جنگی بودیم که پس از دویست سال برای اولین بار قطعه ای از این سرزمین جدا نشد وسرافرازی ایران به ثبت رسید که هرگز رشادت های این نسل رافراموش نخواهیم کرد.
ایا بهانه ها و تحلیل های تاریخی برای تطهیر قاجار را میپذیریم؟؟ایا وقتی هنرمندی دلاوران ایرانی را در هشت سال دفاع مقدس دیده ایم می توانیم این بهانه ها را قبول کنیم.
حال می توانیم بپذیریم کم کاری و حد اقل شبه خیانتی صورت نگرفته است؟ چگونه بپذیریم که حاشیه ها نگذاشت مگر حاشیه های جنگ کم بود؟
اماده نبودیم اولا چرا نبودید ثانیا مگر ما در جنگ اماده بودیم؟
حریفان قوی هستند امکان ندارد صعود کنیم. مگر دشمن بعثی با دنیایی از حمایت ضعیف بود و مگر ما طبق معیارهای مادی قوی بودیم؟
استرس داشتیم وبازی تدارکاتی نداشتیم. مگر نوجوانان بسیجی دوره های فرماندهی و ستاد دیده بودند یا درمانور های ناتو شرکت کرده بودند؟
کم تجربه بودیم.مگر مردم تجربه چند جنگ داشتند؟
از هر زاویه ای به این قضیه نگاه کنیم باز پاسخ منطقی نخواهیم شنید.زیرا دوستان از اساس در جایگاه نادرستی نشسته اند و قدر نعمت نمایندگی این ملت وشان و ارزش تیم ملی را نمی دانند وگرنه دم فرو می بندند وسر عذرخواهی و تعظیم در برابر این مردم فرود می اورند .
چگونه است هشت سال جنگ نابرابر که هرگز قابل قیاس بامستطیل سبز نیست با اقتدار پشت سر می گذاریم اما از پس یک توپ گرد نمی توانیم بر اییم؟غیر از این است که چشمها را باید شست جور دیگر باید دید؟
جز این است که در همه شئون این ملت انقلابی رخ داده است اماانگاردر ورزش کشور که باید نماد قهرمانی این ملت باشد خیر؟
ایا ما با عشق پژو و پول وپاداش بر روی ویلچر نشستیم ویا برای رضای خدا و خدمت به مردم و احیای اسلام جان در طبق اخلاص نهادیم.
ما بر روی چرخ شرم میکنیم از گرفتن حقوق از کار افتادگی و شما سبقت میگیرید در گرفتن امتیاز و کندن از این ملت تا دست اخر شرمندگی برایش سوغات بیاورید.
ما شرم می کنیم از ذکر خاطرات وشما محاسبه میکنید ارزش هر مصاحبه را.
از ماست که بر ماست. اگر قدر جانفشانی های شهدا راهمسنگ فهرمانی های شما نمی پنداشتیم امروز شاهد تنزل ارزشهای اجتماعی هم نبودیم.
اگر شما قهرمانید پس شهدا جانبازان و ازادگان و....چه هستند؟که انها از جان بخشیدن لحظه ای نهراسیدند وشما از ضربه زدن به توپ در مستطیل سبز سکته زدید.
امروز نیازمند تامل تفکر تعمق ومطالعه در گذشته و هویت خویش هستیم تا این گونه مضحکه ترس و جهل وغفلت خود نباشیم.

مسافر ناکام

 
مسافر ناکام
بهروز ساقی
 
bushسفر کاملا غیرمترقبه «جرج بوش» در اواسط هفته گذشته به بغداد، تعجب همگان، به ویژه مسئولان عراقی را برانگیخت. روز سه شنبه هفته گذشته، درحالی که اعضای دولت و مشاوران رئیس جمهوری آمریکا تشکیل جلسه داده بودند و قرار بود با ویدئو کنفرانس با مقامات عراقی نیز ارتباط داشته باشند، بوش شتاب زده از کمپ دیوید وارد بغداد شد. حضور بوش در بغداد به قدری ناگهانی بود که «نوری مالکی» نخست وزیر دولت عراق هم- که آمریکایی ها سعی دارند او را هماهنگ با خود معرفی کنند، تا پنج دقیقه پیش از ملاقاتشان هیچ اطلاعی از ورود رئیس جمهور آمریکا به پایتخت کشورش نداشت.
در اینجا باید پرسید که در این شرایط چه چیزی بوش را از این راه دور به بغداد کشاند؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا وضعیت بوش در داخل آمریکا و عراق را مورد بررسی قرار دهیم. در داخل آمریکا عرصه تا جایی بر او تنگ شده که اکثر اعضای تیم تندروی بوش که وی را برای حمله به عراق ترغیب کرده بودند، از اطرافش پراکنده شده اند. همچنین مخالفت های عمومی با سیاست های داخلی و خارجی دولت آمریکا، محبوبیت وی را به پایین ترین حد در میان همه رئیسان جمهور تاریخ آمریکا رسانده است. در این حال، انتخابات میان دوره ای کنگره نیز نزدیک است و می رود که شیرین کاری های بوش، تومار حزب جمهوریخواه را نیز درهم بپیچد.
در بعد جهانی، کشورهای موتلف آمریکا در جنگ با عراق رفته رفته در حال کناره گیری از این ائتلاف هستند و دیگر حاضر نیستند بار این رسوایی را به دوش بکشند. دنیا و حتی نزدیکترین هم پیمانان واشنگتن، همچون اسپانیا، ایتالیا و انگلیس به این نتیجه رسیده اند که حمله به عراق و ادامه اشغال آن کار درستی نبوده و نیست.
در داخل عراق هم آمریکایی ها تنها کاری که توانستند انجام دهند، ساقط کردن رژیم صدام بود که این امر دیر یا زود توسط خود مردم عراق صورت می گرفت. آنها با عجله ای که به خرج دادند همه چیز را ویران کردند بدون اینکه به فکر آینده و ساختن آن باشند. طوری که پس از گذشت بیش از سه سال هنوز نتوانسته اند اوضاع داخلی عراق را در دست بگیرند. سه سال پس از سقوط «صدام» فرصت کمی برای آنها نبود که نتوانستند حداقل امنیت را ایجاد کنند. و هنوز هم کشور عراق در وضعیت جنگی به سر می برد، هرچند اشغالگران حدود سه سال است پایان جنگ را رسما اعلام کرده اند. اما مردم عراق، ناامید از بازگشت به خانه، از خانه هایشان خارج می شوند. هنوز شهرها جولانگاه تانک و توپ و بمب افکن های آمریکایی است.
آمریکا در اذهان مردم عراق خیلی زود از کشوری با ژست آزادی بخشی به اشغالگری بی رحم و خونریز تبدیل شد. جنایت های نظامیان آمریکایی علیه مردم عراق کار را به جایی رسانده که صدای تمام دولتمردان و مسئولان عراقی را هم درآورد و آنها نیز به این نتیجه رسیده اند که امنیت با حضور اشغالگران، آرزویی بیش نیست.با توجه به همه این شرایط است که آمریکایی ها سرانجام به این فکر افتادند «ابومصعب زرقاوی» را که تاریخ مصرفش سر آمده بود، از سر راه بردارند. او کسی بود که بیشترین خدمت را به سیاست های آمریکا در منطقه و عراق کرد.
کشتن زرقاوی، با تبلیغات وسیعی که پس از آن به راه انداختند بیشتر برای بهبود وجهه آمریکایی ها بود. همچنین این مسئله می توانسته است پیش درآمدی برای سفر بوش به عراق باشد تا از طرفی مردم و دولت تازه تاسیس عراق را مرهون خود سازد و از سوی دیگر ، پس از کشتن زرقاوی، خود را به مثابه فرماندهی مسلط بر اوضاع نشان دهد، بلکه مقداری از فشاری را که هم اینک علیه او وجود دارد، بکاهد. این درحالی است که بیشترین انتقادها به سیاست های بوش از سوی نزدیکترین حامیان سابقش نثار او می شود و همچنین موضوع بحث روز قبل از این سفر در دولت آمریکا نیز خروج از عراق بوده است. بنابراین از نظر روحی و روانی بوش به این سفر نیاز مبرم داشت.
پس از بازگشت بوش از عراق، «کاندولیزا رایس» بانوی مغرور جنگ آمریکا در اعترافی عجیب و بی سابقه اظهار می دارد که «ما در حمله به عراق و افغانستان شکست خورده ایم.» او که قبلا گفته بود «در عراق هزاران اشتباه تاکتیکی مرتکب شده ایم» با اظهارات اخیرش به خطاهای استراتژیک نیز اعتراف کرده است.
علاوه بر این برای اولین بار، مردم عراق پس از سفر تحقیرآمیز و اهانت بار بوش به کشورشان که بدون اطلاع مقامات عراقی صورت گرفت، به خیابان ها ریختند و این اقدام خلاف شئونات دیپلماتیک و مداخله جویانه را خشمگینانه محکوم کردند.
شاید اینگونه تصور شود که بوش و مقامات آمریکایی و دیگر کشورهای اشغالگر، پیش از این نیز چنین سفرهای سرزده ای به عراق داشته اند، اما نباید فراموش کرد که حالا دیگر وضع فرق کرده و دولت قانونی عراق کاملا استقرار یافته است.
در شرایط کنونی امور باید روال عادی داشته باشد و سفر مقامات دیگر کشورها باید با رعایت اصول و عرف دیپلماتیک رایج صورت پذیرد. مردم عراق بعد از این، ادامه روند تحقیرآمیز گذشته را از سوی هرکس که باشد
برنمی تابند.
مآخذ: کیهان
 

ز آن روح دل و دیده یاد باد

 
ز آن روح دل و دیده یاد باد
 
 
 
 
نی قصه آن شمع چگل بتوان گفت                  نی حال دل سوختهء دل بتوان گفت
 
هنگامی که او آمد نوجوان بودیم یا جوان
از همان نسلی که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ گفته بود یاران من در گهواره اند
او را هیچگاه ندیده بودیم
ولی وقتی که آمد بر قلب ما فرود آمد و بر دل ما نشست
عاشقش شدیم
و مشتاق یک لحظه نگاه او
پیر بود ولی دل ز ما ربوده بود
 
هنگامی که خصم دون عزم نابودی ما کرد
بفرمان او همه بسیج شدیم
لباس خاکی بسیجی را بر همه زیورهای دنیوی ترجیج دادیم
محکم و استوار در برابر دونان و ددان صف به صف
چون پاره های آهن گداخته
 فریاد بر آوردیم
 
« خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست».
 
بر سر این عهد و پیمان با آن پیر؛ گروهی جانباختبم و گروهی جانباز شدیم
از پا فتادیم و با درد و زخم دوباره برخاستیم
 
به پیشگاهش عذر نقصیر آوردیم :
 
گر چه دست و دل و چشمم همه آواره شده است
باز شرمنده ام از این سر باقی مانده
 
اما هنگامی که او رفت
گویی که جان از بدن مجروحمان بیرون شد
 
هنگامی که در معرکه آتش و خون یاران شهیدمان پر پر می شدند
خویش را تسلا می دادیم که امام شهیدان هست
اما پس از او
دیگر چه جای ماندن
:
:
:
هر چند اکنون میان ما و او سالها فراق افتاده است
ولی یاد او نام او بر قلب خسته مان حک شده است
 
گر چه صد منزل فراق افتد مبان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین منزل است
 
اما پس از او
 
بوی خوش او را از سید علی استشمام کردیم
و نگاه مهربان او را در دیدگان زلال سید علی باز یافتیم
و این بار
در دیده نهان کردن و رخ بر گرفتن شمس وجودمان
ولایت سید علی تسلای خاطرمان شد
 
عهد و پیمانی که بر با پیر فرزانه بسته بودیم
با ناءبش تجدید کردیم
 
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادران کویش را چو جان خویشتن دارم
 
و بر این پیمان تا آنگاه که هستیم؛ هستیم
 
  
 
 
 

باحکم دکتر احمدی نژاد مشاور رییس جمهور درامور ایثارگران منصوب شد

 
باحکم دکتر احمدی نژاد مشاور رییس جمهور درامور ایثارگران منصوب شد
 
 
مجتبی رحماندوست "طی حکمی از سوی دکتر "احمدی نژاد"، رییس جمهوری به عنوان مشاور رییس جمهور در امور ایثارگران منصوب شد.
 
به گزارش دوشنبه شب دفتر اموررسانه‌های ریاست جمهوری ، متن کامل حکم رییس جمهوری به این شرح است :
جناب آقای مجتبی رحماندوست
نظر به سوابق وتجربیات ارزنده جنابعالی وباعنایت به ضرورت اهتمام به مسایل ایثارگران ، به موجب این حکم به سمت " مشاور رییس جمهور درامور ایثاگران " منصوب می‌شوید.
 
توفیق شما رادرخدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باتحقق اهداف چهارگانه دولت اسلامی ، عدالت گستری ، مهرورزی ، خدمت رسانی وتعالی پیشرفت مادی ومعنوی جامعه از خداوند متعال مسالت دارم .
 
محمود احمدی نژاد
رییس جمهوری اسلامی ایران
 

حضور فعال جانبازان و معلولین در راهپیمایی ۲۲ بهمن

 
حضور فعال جانبازان و معلولین در راهپیمایی ۲۲ بهمن و یک پیشنهاد
 
همراه با ملت غیور ایران جانبازان و معلولین نیز با شعار <انرژی هسته ای حق مسلم ماست و با تاکید بر اینکه تا آخر همچنان محکم ایستاده ام در رفراندوم و راهپیمایی عظیم مردمی شرکت کردند.
 
البته بودند عزیزان معلول و جانبازی که با همه اشتیاقشان بدلیل مشکلات جسمی و حرکتی نتوانستند در این صحنه حضور یابند.
چه خوب است مسئولین محترم مسئول برگزاری مراسمات ملی و مذهبی و همچنین مسئولین محترم راهنمایی و رانندگی برای حضور این قشر معظم امکاناتی و تسهیلاتی را در نظر گیرند .
از آن جمله اینکه:
مسئولین محترم فضا و مکانی را در نزدیکی محل برگزاری مراسم برای پارگنیگ وسایل نقلیه حامل جانبازان و معلولین در نظر بگیرند تا آنان با پارک در این محل بسهولت در مراسم حضور یابند.